کلمه ی روز

نظم ونثر ومتون ادبی وخبرهای جدید وهنری

کلمه ی روز

نظم ونثر ومتون ادبی وخبرهای جدید وهنری

ولادت على علیه السلام

ولادت و حسب و نسب بنا بوشته مورخین ولادت على علیه السلام در روز جمعه 13 رجب در سال سى‏ام عام الفیل (1) بطرز عجیب و بیسابقه‏اى در درون کعبه یعنى خانه خدا بوقوع پیوست،محقق دانشمند حجة الاسلام نیر گوید: اى آنکه حریم کعبه کاشانه تست‏ بطحا صدف گوهر یکدانه تست‏ گر مولد تو بکعبه آمد چه عجب‏ اى نجل خلیل خانه خود خانه تست پدر آنحضرت ابو طالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنا بر این على علیه السلام از هر دو طرف هاشمى نسب است (2) اما ولادت این کودک مانند ولادت سایر کودکان بسادگى و بطور عادى نبود بلکه با تحولات عجیب و معنوى توأم بوده است مادر این طفل خدا پرست بوده و با دین حنیف ابراهیم زندگى میکرد و پیوسته بدرگاه خدا مناجات کرده و تقاضا مینمود که وضع این حمل را بر او آسان گرداند زیرا تا باین کودک حامل بود خود را مستغرق در نور الهى میدید و گوئى از ملکوت اعلى بوى الهام شده بود که این طفل با سایر موالید فرق بسیار دارد. شیخ صدوق و فتال نیشابورى از یزید بن قعنب روایت کرده‏اند که گفت من با عباس بن عبد المطلب و گروهى از عبد العزى در کنار خانه خدا نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر المؤمنین در حالیکه نه ماه باو آبستن بود و درد مخاض داشت آمد و گفت خدایا من بتو و بدانچه از رسولان و کتابها از جانب تو آمده‏اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق میکنم و اوست که این بیت عتیق را بنا نهاده است بحق آنکه این خانه را ساخته و بحق مولودى که در شکم من است ولادت او را بر من آسان گردان ، یزید بن قعنب گوید ما بچشم خوددیدیم که خانه کعبه از پشت(مستجار) شکافت و فاطمه بدرون خانه رفت و از چشم ما پنهان گردید و دیوار بهم بر آمد چون خواستیم قفل درب خانه را باز کنیم گشوده نشد لذا دانستیم که این کار از امر خداى عز و جل است و فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد و در حالیکه امیر المؤمنین علیه السلام را در روى دست داشت گفت من بر همه زنهاى گذشته برترى دارم زیرا آسیه خدا را به پنهانى پرستید در آنجا که پرستش خدا جز از روى ناچارى خوب نبود و مریم دختر عمران نخل خشک را بدست خود جنبانید تا از خرماى تازه چید و خورد(و هنگامیکه در بیت المقدس او را درد مخاض گرفت ندا رسید که از اینجا بیرون شو اینجا عبادتگاه است و زایشگاه نیست) و من داخل خانه خدا شدم و از میوه‏هاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بیرون آیم هاتفى ندا کرد اى فاطمه نام او را على بگذار که او على است و خداوند على الاعلى فرماید من نام او را از نام خود گرفتم و بادب خود تأدیبش کردم و او را بغامض علم خود آگاه گردانیدم و اوست که بتها را از خانه من میشکند و اوست که در بام خانه‏ام اذان گوید و مرا تقدیس و تمجید نماید خوشا بر کسیکه او را دوست دارد و فرمانش برد و واى بر کسى که او را دشمن دارد و نافرمانیش کند. (3) و چنین افتخار منحصر بفردى که براى على علیه السلام در اثر ولادت در اندرون کعبه حاصل شده است بر احدى از عموم افراد بشر چه در گذشته و چه در آینده بدست نیامده است و این سخن حقیقتى است که اهل سنت نیز بدان اقرار و اعتراف دارند چنانکه ابن صباغ مالکى در فصول المهمه گوید: و لم یولد فى البیت الحرام قبله احد سواه و هى فضیلة خصه الله تعالى بها اجلالا له و اعلاء لمرتبته و اظهارا لتکرمته. (4) یعنى پیش از آنحضرت احدى در خانه کعبه ولادت نیافت مگر خود او واین فضیلتى است که خداى تعالى به على علیه السلام اختصاص داده تا مردم مرتبه بلند او را بشناسند و از او تجلیل و تکریم نمایند. در جلد نهم بحار در مورد وجه تسمیه آنحضرت بعلى چنین نوشته شده است که چون ابوطالب طفل را از مادرش گرفت بسینه خود چسباند و دست فاطمه را گرفته و بسوى ابطح آمد و به پیشگاه خداوند تعالى چنین مناجات نمود. یا رب هذا الغسق الدجى‏ و القمر المبتلج المضى‏ء بین لنا من حکمک المقضى‏ ماذا ترى فى اسم ذا الصبى (5) هاتفى ندا کرد: خصصتما بالولد الزکى‏ و الطاهر المنتجب الرضى‏ فاسمه من شامخ على‏ على اشتق من العلى (6) علماى بزرگ اهل سنت نیز در کتب خود بهمین مطلب اشاره کرده‏اند و محمد بن یوسف گنجى شافعى با تغییر چند لفظ و کلمه در کفایة الطالب چنین مینویسد که در پاسخ تقاضاى ابوطالب ندائى برخاست و این دو بیت را گفت. یا اهل بیت المصطفى النبى‏ خصصتم بالولد الزکى‏ ان اسمه من شامخ العلى‏ على اشتق من العلى (7) و در بعضى روایات آمده است که فاطمه بنت اسد پس از وضع حمل(پیش از اینکه بوسیله نداى غیبى نام او على گذاشته شود) نام کودک را حیدر نهاد و هنگامیکه او را قنداق کرده بدست شوهر خود میداد گفت خذه فانه حیدرة و بهمین جهت آنحضرت در غزوه خیبر بمرحب پهلوان معروف یهود فرمود: انا الذى سمتنى امى حیدرة ضرغام اجام و لیث قسورة (8) و چون نام آنحضرت على گذاشته شد نام حیدر جزو سایر القاب بر او اطلاق گردید و از القاب مشهورش حیدر و اسد الله و مرتضى و امیر المؤمنین و اخو رسول الله بوده و کنیه آنجناب ابو الحسن و ابوتراب است. همچنین خدا پرستى و اسلام آوردن فاطمه و ابوطالب نیز از روایات گذشته معلوم میشود که آنها در جاهلیت موحد بوده و براى تعیین نام فرزند خود بدرگاه خدا استغاثه نموده‏اند،فاطمه بنت اسد براى رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بمنزله مادر بوده و از اولین گروهى است که به آنحضرت ایمان آورد و بمدینه مهاجرت نمود و هنگام وفاتش نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم پیراهن خود را براى کفن او اختصاص داد و بجنازه‏اش نماز خواند و خود در قبر او قرار گرفت تا وى از فشار قبر آسوده گردد و او را تلقین فرمود و دعا نمود. (9) و ابوطالب هم موحد بوده و پس از بعثت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بدو ایمان آورده و چون شیخ و رئیس قریش بود لذا ایمان خود را مصلحة مخفى مینمود،در امالى صدوق است مردى بابن عباس گفت اى عمو زاده رسولخدا مرا آگاه گردان که آیا ابوطالب مسلمان بود؟گفت چگونه مسلمان نبود در حالیکه میگفت: و قد علموا ان ابننا لا مکذب‏ لدینا و لا یعبأ بقول الا باطل یعنى مشرکین مکه دانستند که فرزند ما(محمد صلى الله علیه و آله و سلم) نزد ما مورد تکذیب نیست و بسخنان بیهوده اعتناء نمیکند مثل ابوطالب مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را در دل مخفى نگهمیداشتند و ظاهرا مشرک بودند و خداوند دو ثواب بآنها داد،حضرت صادق علیه السلام هم فرمود مثل‏ابوطالب مثل اصحاب کهف است که در دل ایمان داشتند و ظاهرا مشرک بودند و خداوند دو پاداش (یکى براى ایمان و یکى براى تقیه) بآنها داد. (10) اشعار زیادى از ابوطالب در مدح پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله مانده است که اسلام وى از مضمون آنها کاملا روشن و هویداست چنانکه به آنحضرت خطاب نموده و گوید: و دعوتنى و علمت انک ناصحى‏ و لقد صدقت و کنت قبل امینا و ذکرت دینا لا محالة انه‏ من خیر ادیان البریة دینا (11) بحضرت صادق عرض کردند که(اهل سنت) گمان کنند که ابوطالب کافر بوده است فرمود دروغ گویند چگونه کافر بود در حالیکه میگفت: ألم تعلموا انا وجدنا محمدا نبیا کموسى خط فى اول الکتب (12) شیخ سلیمان بلخى صاحب کتاب ینابیع المودة درباره ابوطالب گوید: و حامى النبى و معینه و محبه اشد حبا و کفیله و مربیه و المقر بنبوته و المعترف برسالته و المنشد فى مناقبه ابیاتا کثیرة و شیخ قریش ابوطالب. (13) یعنى ابوطالب که رئیس و بزرگ قریش بود حامى و کمک پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم بود و او را بسیار دوست داشت و کفیل معیشت و مربى آنحضرت بود و بنبوتش اقرار و برسالتش اعتراف داشت و در مناقب او اشعار زیادى سروده است.(درباره اثبات ایمان ابوطالب مطالب زیادى در کتب دینى‏نوشته شده و کتابهاى مستقلى نیز مانند کتاب ابوطالب مؤمن قریش برشته تألیف در آمده است) . بارى ولادت على علیه السلام در اندرون کعبه مفاخر بنى هاشم را جلوه تازه‏اى بخشید و شعراى عرب و عجم در اینمورد اشعار زیادى سروده‏اند که در خاتمه این فصل بچند بیت از سید حمیرى ذیلا اشاره میگردد. ولدته فى حرم الاله امه‏ و البیت حیث فنائه و المسجد بیضاء طاهرة الثیاب کریمة طابت و طاب ولیدها و المولد فى لیلة غابت نحوس نجومها و بدت مع القمر المنیر الاسعد ما لف فى خرق القوابل مثله‏ الا ابن امنة النبى محمد (14) مادرش او را در حرم خدا زائید در حالیکه بیت و مسجد الحرام آستانه او بود. آن مادر نورانى که لباسهاى پاکیزه ببر داشت و خود پاکیزه بود و مولود او و محل ولادت نیز پاکیزه بود. در شبى که ستاره‏هاى منحوسش ناپیدا بوده و سعیدترین ستاره بهمراه ماه پدید آمده بود . قابله‏هاى(دنیا) هیچ مولودى را مانند او لباس نپوشاینده‏اند(یعنى هرگز مولودى مانند او بدنیا نیامده) بجز پسر آمنه محمد پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم. پى‏نوشتها: (1) حبشى‏هاى فیل سوار که باصحاب فیل سوار که باصحاب فیل مشهورند تحت فرماندهى ابرهه براى ویران کردن کعبه بمکه آمده بودند که خداوند همه آنها را هلاک نمود و خود ابرهه نیز آخرین نفر بود که بهلاکت رسید چنانکه در قرآن کریم فرماید: (ألم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل؟) اعراب حجاز آن سال را مبارک شمرده و نامش را عام الفیل گذاشتند و ولادت نبى اکرم نیز در همانسال بوده است تا 71 سال پس از آنواقعه یعنى تا سال 18 هجرى عام الفیل مبدأ تاریخ مسلمین بود ولى در سال مزبور که ششمین سال خلافت عمر بود برهنمائى حضرت امیر از عام الفیل صرفنظر و سال هجرت نبوى مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. (2) ابوطالب پیش از ولادت على علیه السلام داراى سه پسر دیگر هم بود که به ترتیب عبارتند از طالب،عقیل،جعفر. (3) امالى صدوق مجلس 27 حدیث 9ـروضة الواعظین جلد 1 ص 76ـبحار الانوار جلد 35 ص 8ـکشف الغمه ص .19 (4) فصول المهمه ص .14 (5) اى پروردگار صاحب شب تاریک و ماه نور دهنده از حکم مقضى خود براى ما آشکار کن که اسم این کودک را چه بگذاریم. (6) شما دو نفر (ابوطالب و فاطمه) اختصاص یافتید بفرزند پاکیزه و برگزیده و پسندیده پس نام او على است و على از نام خداوند على الاعلى مشتق شده است. (7) ینابیع المودة باب 56 ص 255ـکفایة الطالب ص .406 (8) من آنکسم که مادرم نام مرا حیدر نهاد،شیر بیشه‏ام چنان شیرى که زورمند و پنجه افکن باشد. (9) اعلام الورىـاصول کافى جلد 2 ابواب تاریخـامالى صدوق مجلس 51 حدیث .14 (10) امالى صدوق مجلس 89 حدیث 12 و 13ـروضة الواعظین جلد 1 ص 139 (11) بحار الانوار جلد 35 ص 124ـمرا(بدین خود) دعوت کردى و من دانستم که یقینا تو خیر خواه منى و تو از این پیش راستگو و امین بودى و دینى را بمردم عرضه داشتى که آن بهترین ادیان است. (12) اصول کافى جلد 2 باب ابواب التاریخـآیا ندانستید که ما محمد(ص) را مانند موسى به پیغمبرى یافتیم که در کتابهاى گذشته نامش نوشته شده است. (13) ینابیع المودة باب 52 ص .152 (14) روضة الواعظین جلد 1 ص .81

سقوط پایتخت لیبی/دستگیری سیف‌الاسلام و محمد قذافی

 

مخالفان مسلح حکومت معمر قذافی اعلام کردند کنترل تمام شهر طرابلس را در دست دارند و دو تن از فرزندان قذافی از جمله "سیف‌الاسلام" نیز دستگیر شده‌اند.

سقوط پایتخت لیبی به نقل از سایت الجزیره، مقامات شورای انتقالی لیبی اعلام کردند که کنترل تمام بخش‌های شهر طرابلس را به غیر از منطقه "باب‌ العزیزیه" که مقر اصلی قذافی است، به کنترل خود درآورده‌اند.


این مقامات همچنین اعلام کردند که دو تن از فرزندان قذافی، سیف‌الاسلام و محمد قذافی را دستگیر کرده‌اند. این خبر به وسیله دیوان بین‌المللی کیفری در لاهه که حکم بازداشت سیف‌الاسلام را صادر کرده بود، تایید شده است

قذافی به زیمبابوه گریخته است


به گزارش فارس، روزنامه انگلیسی دیلی‌میل مدعی شد که معمر قذافی دیکتاتور لیبی هفته گدشته توسط جت اختصاصی رابرت موگابه رئیس جمهور زیمبابوه، به این کشور رفته است.این خبر در حالی منتشر می‌شود که جورج چارامبا سخنگوی رابرت موگابه حضور قذافی در زیمبابوه را رد کرد.وی گفت: اگر او [قذافی] را دیدید، سلام من را به او برسانید.طی روزهای اخیر، گمانه‌زنی‌ها در این باره که زیمبابوه محل امنی را برای رهبر فراری لیبی فراهم کرده،‌افزایش یافته است. برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که وی چهارشنبه هفته پیش وارد هراره شده است.همچنین مخالفان رابرت موگابه، رئیس جمهوری زیمبابوه مدعی شده‌اند که سرهنگ قذافی با استفاده از یک جت نیروهای هوایی این کشور در ساعات اولیه صبح روز چهارشنبه گذشته وارد زیمبابوه شده است. آنها می‌گویند دیکتاتور لیبی به یک خانه در حومه هراره، پایتخت، منتقل شده است. یک سخنگوی جناح مخالف جنبش برای تغییرات دموکراتیک در زیمبابوه گفت: هیچ تردیدی وجود ندارد که قذافی اینجا است

حداقل دستمزد، باید یک میلیون تومان باشد

در واقع اگر دستمزدها بالای یک میلیون باشد و در هر خانواده بیش از یک نفر کار کند، ما به سطح متفاوتی از رفاه می‌رسیم و شرایط به کلی متحول می‌شود، ولی این در سایه تحول در تولید و نگاه ما به مسأله اشتغال محقق می‌شود / با رسیدن به رشد بالای اقتصادی در کشور است و با عبور از رقم نرخ رشد 5% و رسیدن به ارقامی چون 7% و بیش از آن، غربی‌ها قطعا خود تحریم‌ها را به صورت یکجانبه لغو خواهند کرد.
سرویس اقتصادی ـ محسن رضایی در برنامه زنده تلویزیونی «پارک ملت»، ضمن بررسی مسائل اجتماعی ایران به ملاحظات خاصی در اقتصاد ایران اشاره کرد.

به گزارش «تابناک»، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در این گفت‌وگوی زنده تلویزیونی که تقریبا در چهار حوزه مسائل شخصی، مباحث اقتصادی، فرهنگ عمومی و رفتار متقابل مردم و حاکمان و مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی به پرسش‌های مجری پاسخ داد، در بخش دوم سخنان خود، مشکل اصلی اقتصاد ایران را عدم رویکرد به سمت تولید و اشتغال مولد خواند.

محسن رضایی «فرهنگ عمومی کشور» و «اقتصاد شکل گرفته در بستر استعمار» ایران را عامل عدم گرایش عمومی به تولید و اشتغال خوانده و سیاست‌های دولت ها را در این پدیده مزید بر علت خواند.

تنها کمتر از یک سوم ایرانی‌ها کار می‌کنند

وی در آغاز مباحث اقتصادی خود، با ارایه آماری از ترکیب شغلی جمعیت هفتاد و پنج میلیونی ایران، تنها نزدیک 24 میلیون نفر را شاغل دانست به این ترتیب که: از 75 میلیون ایرانی، نزدیک پانزده میلیون بالای شصت سال و زیر ده سالند که اصولا اشتغال بنا بر استانداردهای جهانی برای آنان تعریف نمی‌شود.
همچنین از شصت میلیون باقی مانده، 24 میلیون مشغول تحصیل یا فراگیری مهارت شغلی و در امور حاشیه ای اشتغال حضور دارند که در نوع خود و در مقایسه با سایر کشورها رقم بالایی است. نیز از 36 میلیون باقی مانده هفت میلیون بیکاری اختیاری دارند؛ یعنی به دلایل ویژه مانند دارا بودن ثروت یا تأمین از محلی خاص، داوطلبانه از شاغل بودن انصراف می‌دهند و از 29 میلیون باقی مانده، سه میلیون بر پایه آمار رسمی‌بیکارند و این شامل بیکاری غیر ارادی یا غیر اختیاری است؛ یعنی کسانی که در جستجوی کار هم هستند، ولی به هر دلیل بیکار مانده اند.

رضایی ادامه داد: از 26 میلیون باقی‌مانده، 9% آن یعنی نزدیک دو میلیون آن اشتغال ناقص دارند که به معنی کمتر از چهل ساعت کار در هفته است و تا ده ساعت کار در هفته را نیز شامل می‌شود و با حذف این رقم آخر (شاغلین ناقص) در ایران 24 میلیون نفر ـ نزدیک 30 درصد ـ به صورت تمام وقت یعنی روزانه دست کم هشت ساعت مشغول کارند که برای جمعیت 75 میلیونی رقم پایینی است؛ چه، در کشورهای با نرخ رشد اقتصادی متناسب، این رقم بالای 40 درصد است.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: این آمار خود می‌تواند نشان‌دهنده یکی از دلایل مهم عقب ماندگی اقتصادی در کشور باشد، به گونه ای که در خانوار ایرانی، معمولا بار زندگی روی دوش یک نفر است، در حالی که در دنیا از هر مجموعه چهار یا پنج نفره، دو تا سه نفر و حتی بیشتر کار می‌کنند. در برخی از کشورها در خانواده سه نفره، دو نفر شاغلند و این در کنار درآمد بالا (دستمزد مناسب) رفاه خانواده را تأمین می‌کند.

رضایی گفت: مسأله بعدی در کنار اشتغال، درآمد پایین است و از نظر من در شرایط امروز ایران، نباید دستمزد زیر یک میلیون تومان باشد، در حالی که می‌بینیم دستمزدهای خیلی پایین‌تر امروز در جامعه رواج دارد. در واقع اگر دستمزدها بالای یک میلیون باشد و در هر خانواده، بیش از یک نفر کار کند، ما به سطح متفاوتی از وضعیت اقتصادی خانوار و جامعه می‌رسیم و شرایط به کلی متحول می‌شود، ولی این در سایه تحول در تولید و نگاه ما به مسأله اشتغال محقق می‌شود.

رضایی ادامه داد: در صورتی که فراگیری اشتغال و ایجاد این تعداد بالای فرصت شغلی در کشور صورت بگیرد و خانواده‌ها درگیر کار و تولید شوند، بخش اعظمی‌ از مفاسد اقتصادی ناشی از فقر و بیکاری مانند اعتیاد، فحشا و .. خود به خود از میان خواهد رفت. این در حالی است که رویکرد تن پروری به اقتصاد و نگاه یارانه‌ای می‌تواند روحیه خمودی را در کشور سبب شده و عکس موارد نامبرده را رقم زند.

دبیر مجمع تشخیص در بیان تفاوت این دو دیدگاه به دو مثال اشاره کرد که در مدل نخست، با دادن وام اشتغال، به مددجوی یک خیریه به جای پول نقدی که می‌خواست، وی دارای شغل و پس از سه سال به یک فرد مولد اقتصادی بی‌نیاز از خدمات خیریه تبدیل شده بود و همچنین در مدل دوم، مثال کارخانه‌داری که می‌‌گوید، کارگرانش پس از گرفتن یارانه‌های نقدی به طور محسوسی، کمتر از  گذشته اضافه کاری می‌کنند و این مستقیم روی تولید در آن بنگاه اثر منفی گذاشته است.

رضایی افزود: طبیعتا ما باید از نگاه نخست به سمت نگاه دوم سوق پیدا کنیم و سیاست‌گذاری‌های اقتصادی کشور نیز باید به این سمت حرکت کند و از اقتصاد یارانه محور به سمت اقتصاد تولیدی پیش برویم.

رضایی نگاه عمومی ‌در کشور به مسأله اشتغال را نادرست خواند و منتظر اقدام دولت ماندن را واکنشی نادرست به مسأله بیکاری دانست؛ در عین اینکه دولت نیز نباید تحقق امر تولید و اشتغال را فراموش کند و بر عهده جامعه بگذارد.

وی گفت: گرفتن مدرک دکترا از یک دانشگاه، اقدامی در راستای یافتن شغل نیست و متأسفانه این تصور نادرست در کشور رایج است، در حالی که فرد برای یافتن شغل باید مهارت خود را ارتقا دهد.

وی تأکید کرد: این باور هست که از همین سه میلیون نفر آمار رسمی‌ اشتغال کشور در صورتی که نسبت به افزایش مهارت‌های شغلی و مولد خود اقدام نمایند، قطعا تا یک میلیون نفر آنان در همین شرایط کنونی قابل جذب و شاغل شدن هستند.

زضایی اشاره کرد: به دلیل گذراندن بیش از سیصد سال دوره استعماری در ایران، اقتصاد کشور، خوی استعمارزدگی گرفته و از این روست که نگرش فعال و اشتغالزا در بدنه جامعه رایج نیست تا جایی که ما غالبا در برنامه‌ریزی‌های خرد برای کارهای کوچکی چون تفریحات درون خانواده نیز با مشکلاتی روبه‌رو هستیم.

نقش دولت در عبور از اقتصاد یارانه‌ای به مولد و کمک جریانات مخالف

دبیر مجمع تشخیص مصلحت در ادامه تأکید کرد: البته نباید از نقش دولت غافل شد، چرا که این دولت است که باید زمینه را برای گذر از اقتصاد یارانه ای به اقتصاد مولد و اشتغال محور فراهم کند.

رضایی افزود: البته دولت قرار بود از اردیبهشت ماه فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها را با جهت‌گیری به سمت تولید را با پرداخت یارانه تولید و بسته‌های حمایتی و... آغاز کند که این مهم به دلیل روبه‌رو شدن با مسائل خاصی مانند تحریم‌ها و... عقب افتاد؛ اما دولت هرچند با دیرکرد سه ماهه ولی بنا بر اطلاعاتی که بنده دارم، به طور جدی و با برنامه برای تولید و اشتغال در نیمه دوم سال وارد این گود خواهد شد؛ بنابراین، باید به دولت کمک کرد و بنده شخصا هرچند از منتقدان آقای احمدی‌ن‍ژاد هستم، ولی هر گونه کمکی را که بتوانم در این زمینه دریغ نخواهم کرد، همان گونه همواره ایده‌های خود را در اختیار دولت قرار داده‌ام و آنها را برای استفاده یا تبلیغات بعدی خود نگه نداشته‌ام، چرا که این کار را خیانت به مردم و کشور می‌دانم.

رضایی ادامه داد: خوب است این مسأله در ایران باب شود که مخالفین سیاست‌های دولت‌ها با هر اندیشه‌ای ضمن حفظ مخالفت‌ها و اعتراضات قانونی خود ایده‌ها و کمک‌های فکری خود را در اختیار دولت‌ها قرار دهند، زیرا هر پیشرفتی در کشور افتخاری برای همه ایرانیان خواهد بود و هر ضعف و عقب‌ماندگی دولت‌ها دودش در چشم همه ایرانی‌ها خواهد رفت و برای همین، حتی یک روز را هم نباید از دست داد.

مبارزه اقتصادی وجود دارد

رضایی در ادامه سخنان خود گفت: نگرش مولد و تولید محور به اقتصاد، بخشی از جهاد اقتصادی است و امروز شرایط جهاد به معنی مبارزه اقتصادی برای ما وجود دارد، زیرا همین مسأله تحریم‌ها خود یک جنگ اقتصادی است. امروز تجار ما نمی‌توانند بیش از ده هزار دلار با بانک‌های خارجی مبادله کنند و بر خلاف همه قوانین بین‌المللی، در حالی که تمام دنیا سرگرم مبادله‌های کلان اقتصادی‌اند، می‌خواهند ما را از هر گونه مبادله اقتصادی با خارج منع کنند. طبعا این شرایط مبارزه اقتصادی است و جهاد اقتصادی در غلبه بر این شرایط موضوعیت دارد.

دبیر مجمع تشخیص تأکید کرد: حتی با در نظر نگرفتن شرایط خاصی همچون تحریم‌ها باز هم مسأله جهاد اقتصادی را می‌توان در بطن زندگی دید؛ برای نمونه، چه کار باید کرد تا بتوانیم در خانه خود با کالاهای چینی رقابت کنیم؟ و این رقابت مگر یک نوع مبارزه اقتصادی نیست؟ جهاد اقتصادی هم همین را می‌گوید که ملت ایران، یک ملت بزرگ است، پس شایسته رسیدن به قله‌هاست و در این راستا ارزش دارد که بیش از انگیزه شخصی و سود فردی ـ انگیزه ملی ـ کار کنیم.

محسن رضایی در تبیین اندیشه جهاد اقتصادی گفت: در حقیقت، جهاد اقتصادی به دنبال سه عامل انگیزه روحیه و اخلاق در اقتصاد است: در بعد انگیزه این که ما به انگیزه مالکیت و سود شخصی خود بسنده نکنیم و با انگیزه رشد و پیشرفت هرچه بیشتر اقتصادی فعالیت نماییم، در بعد روحیه اینکه ما از روحیه خمودگی و انفعال و بی توجهی به پیرامون خارج شویم و البته در بعد مهم اخلاق اینکه ما در محیط کار و فضای فعالیت اقتصادی به جای گرایش چالشی و ایراد تراشی به اخلاق همکاری، مشارکت و ایثار روی آوریم. با چنین رویکردی در اقتصاد است که ما هم به رفاه و استانداردهای بالا در زندگی خود می‌رسیم و هم در سطح بین المللی شاهد بالا رفتن جایگاه کشورمان خواهیم بود.

تحول و انقلاب اقتصادی، لازمه جهاد اقتصادی

دبیر مجمع تشخیص مصلحت همچنین در مقایسه با تحقق انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی با الگوهایی منحصر به فرد و بیرون از ساخت‌های رایج سایر انقلاب‌های جهان و مدل‌های نبرد نظامی در دیگر کشورها (چریکی یا کلاسیک)، رمز موفقیت در دو مسأله انقلاب و دفاع مقدس را در خلق مدل انقلابی خاص ایران دانست و افزود: همین مسأله باید در انقلابی اقتصادی هم به دست مردم محقق شود.

وی در پاسخ به پرسشی که اگر تحریم‌ها عامل مشکل هستند، چرا با دیپلماسی آنها را رفع نکنیم، گفت: ما در دو دولت گذشته، این راه را در پیش گرفتیم و از پرداختن به بحث آزادی‌های مدنی در درون تا گفت‌وگوی تمدن‌ها در عرصه بین‌الملل و حتی تا تعلیق داوطلبانه تأسیسات هسته ای همکاری کردیم؛ اما نتیجه این شد که در سخنرانی رسمی بوش رییس جمهور آمریکا، ما در محور شرارت اعلام شدیم، زیرا آنها میزان همکاری و دیپلماسی ما را نمی‌نگرند و می‌گویند از راهی که آمده‌اید، برگردید و دوباره کارگزار و نوکر ما در منطقه شوید تا با هم کنار بیاییم، که خوب معلوم است که چنین نخواهیم کرد.

محسن رضایی تأکید کرد: پس با توجه به آنچه گفتیم، تنها راه رفع تحریم‌ها، رسیدن به رشد بالای اقتصادی در کشور است و با گذر از رقم نرخ رشد 5% و رسیدن به ارقامی چون 7% و بیش از آن غربی‌ها قطعا خود تحریم‌ها را یکجانبه لغو خواهند کرد، زیرا خواهند دید که ادامه آن وضع به شکل‌گیری مناسبات نوینی در شمال خلیج فارس و خاورمیانه موضوعاتی چون اقتصاد نفت و انرژی و ... منجر خواهد شد که در راستای منافع آنها نیست.

اخر شاهنامه

آخر شاهنامه. سومین مجموعه شعر مهدی اخوان ثالث (م.امید) (1307-1369).  شامل بیست و هشت سروده که نخستین بار در سال  1338 چاپ و منتشر شد. با انتشار آن انتظار کسانی که به شاعر "زمستان"، چشم امید دوخته بودند برآورده شد. شاعری با زبان و بیان بدیع و حرف و حدیث مشخص، مردی پوستین میراث بر دوش، نومید از ظهور کاوه، اندوه راز خاطر خود آب‌یاری می‌کند و حتی طلوع خورشید را جز به هیئت «شعله ور خون بوته مرجانی» که بال کبوتران صبح‌گاهی را خونین کرده است، نمی‌بیند.

در این مجموعه، شاعر بیش یا کم دست‌اندازهای بیانی خاص نیما را پشت سر گذاشته و در جاده هموار زبان خویش به راه افتاده است. به همین دلیل اگر کتاب "زمستان" فقط شامل چند شعر موفق اوست، در "آخر شاهنامه" چهره ممتاز او به عنوان شاعری طراز اول و صاحب سبک در آیینه اغلبی اشعارش پیداست. در این مجموعه با چند گونه شعر می‌توان برخورد. نخست با نوع شعرهای "کاوه  یا اسکندر"، "آخر شاهنامه" و "میراث" نخستین و به عنوان بهترین چارپاره اخوان و دومین به اعتبار حماسه از یادرفتگی و بربادفتگی و بی پناهی، و سومین به نشانه اولین "بازتافت" ذهنی اخوان نسبت به نیاکان خود. هر سه شعر از میان شعرهایی که به قول شاعر روی با فقر و نکبت امروزین و فخر و عظمت گذشته ایران زمین دارند، از مهم‌ترین آثار او به شمار می‌روند. دوم شعر‌هایی چون "سبوی تشنه" و "مرداب" که هر دو از عینی‌ترین و تصویری‌ترین اشعار اخوان ثالث محسوب می‌شوند و از نخستین اشعاری هستند که از دید یاس‌آمیز فلسفی او حکایت می‌کنند. اخوان در این دو شعر در کنار جویبار از تهی سرشار و مرداب عمر او باری خیمه زده است که می‌توان اوج و موج یاس را در آنها دید.

سوم شعرهای ساده و اندوهناک "دو دریچه"، "خزانی" و "قاصدک" که از با حال‌ترین و مؤثرترین شعرهای مترنم زمزمه‌پذیر اوست. چهارم نوع اشعار وصفی همچون "طلوع" و "بازگشت زاغان" - آن با مداد نقره‌ای شاد کبوتران سپیدش و این با شامگاه خاکستری غم‌‌انگیز کلاغان سیاهش- و در آخر،  «غزل 3» که از زمره مهم‌ترین و منحصرترین غزل‌واره‌های روزگار ماست و از هر لحاظ مستثنا- شعری که فقط از چشمه ذهن و در مسیر زبان اخوان می‌توانست جوشان و جاری شود.

اغلب شعرهای "آخر شاهنامه"مضمونی اجتماعی سیاسی دارد و به تعبیری،‌ فریادی است برخاسته از دردی مشترک که جو سال‌های پس از کودتای 28 مرداد  1332، به خصوص فضای روشنفکری ایران آکنده از غم و یاس را نشان می‌دهد.

"آخر شاهنامه" و دو اثر دیگر اخوان، "زمستان" و "از این اوستا"، راه‌گشای شعر اجتماعی فارسی که در جریان مبارزه مشروطه‌خواهان با نام شعر مشروطیت به قلمرو ادب فارسی راه یافت و به کمک قریحه سرشار و قدرت شاعری اخوان، در شعر بسیاری از شاعران هم‌عصر و پس از او تاثیر گذاشت.

زندگی نامه ی نامه ی مهدی اخوان ثالث

  • مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۰۷ در توس نو مشهد چشم به جهان گشود.
  • در مشهد تا دوره متوسطه ادامه تحصیل داد.
  • از نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید.
  • در سال ۱۳۲۶ دوره هنرستان مشهد رشته آهنگری را به پایان برد و همان جا در همین رشته آغاز به کار کرد. در آغاز دههٔ بیست زندگیش به تهران آمد و پیشهٔ آموزگاری را برگزید.
  • اخوان چند بار به زندان افتاد و یک بار نیز به حومه کاشان تبعید شد.
  • در سال ۱۳۲۹ بادختر عمویش ایران (خدیجه) اخوان ثالث ازدواج کرد.
  • در سال ۱۳۳۳ برای دومین بار به اتهام سیاسی زندانی شد.
  • پس از آزادی از زندان در ۱۳۳۶ به کار در رادیو پرداخت و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد.
  • در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار پرداخت.
  • در سال ۱۳۵۶ در دانشگاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به‌تدریس شعر سامانی و معاصر روی آورد.
  • در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته (بازنشانده) شد
  • در سال ۱۳۶۹ به دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای نخستین بار به خارج رفت و سرانجام چند ماهی پس از بازگشت از سفر در چهارم شهریور ماه همان سال از دنیا رفت طبق وصیت وی در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.
  • از او ۴ فرزند به‌جای مانده است.

سبک‌شناسی

مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایه‌های حماسی را در شعرش به کار می‌گیرد و جنبه‌هایی از این درونمایه‌ها را به استعاره و نماد مزین می‌کند.

به گفته برخی از منتقدان، تصویری که از م. امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیام‌آوری روی آورده ـ(تعریف شعر از نظر اخوان: شعر محصول بیتابی انسان در لحظاتی است که در پرتو شعور نبوت قرار می‌گیرد)ـ و از نظر عقیدتی آمیزه‌ای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالت‌خواهانه پدید آورده‌است و در این راه گاه ایران‌دوستی او جنبه نژادپرستانه پیدا کرده‌است.

اما اخوان این موضوع را قبول نداشت و در این باره گفته‌است: «من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است.... گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته‌ام.»

شعرهای اخوان در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه‌ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری عمیق دارد.

هنر اخوان در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به

من نه سبک شناس هستم نه ناقد.... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خود برداشت داشته‌ام.... شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم... مهدی اخوان ثالث

جمال میرصادقی، داستان‌نویس و منتقد ادبی در باره اخوان گفته‌است: من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهان‌بینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود.[۳]

نادر نادر پور، شاعر معاصر ایران که در سال‌های نخستین ورود اخوان به تهران با او و شعر او آشنا شد معتقد است که هنر م. امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.

نادرپور گفته‌است: «شعر او یکی از سرچشمه‌های زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه‌ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت - این سوگ گاهی به ایران کهن بر می‌گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولا سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدید آورد به همین دلیل در او هم تاثیری از گذشته می‌توانیم ببینیم و هم تاثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می‌توان مشاهده کرد.» [۳]

اما خود اخوان زمانی گفت نه در صدد خلق سبک تازه‌ای بوده و نه تقلید، و تنها از احساس خود و درک هنری اش پیروی کرده: «من نه سبک شناس هستم نه ناقد... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفته‌ام که می‌کوشم اعصاب و رگ و ریشه‌های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم....»

هوشنگ گلشیری، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی می‌داند از تبار خیام با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. وی می‌گوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره. [۳]

اسماعیل خویی، شاعر ایرانی مقیم بریتانیا و از پیروان سبک اخوان معتقد است که اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آنها احمد شاملو و دیگری مهدی اخوان ثالث است که هر دوی آنها از شاگردان نیمایوشیج هستند.

به گفته آقای خویی، اخوان از ادب سنتی خراسان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفته‌است و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدی زیاد است که این زبان را به راستی از آن خود کرده‌است. آقای خویی می‌افزاید که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپروازترین خیال‌های شاعرانه بود. اسماعیل خویی معتقد است که اخوان همانند نیما از راه واقع گرایی به نماد گرایی می‌رسد.

وی درباره عنصر عاطفه در شعر اخوان می‌گوید که اگر در شعر قدیم ایران باباطاهر را نماد عاطفه بدانیم، شعری که کلام آن از دل بر می‌آید و بر دل می‌نشیند و مخاطب با خواندن آن تمام سوز درون شاعر را در خود بازمی یابد، اخوان فرزند بی نظیر باباطاهر در این زمینه‌است. [۳]

غلامحسین یوسفی در کتاب چشمه روشن می‌گوید مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطوره‌ای کهن و تصاویری گویا نقش کرده‌است.

آرامگاه مهدی اخوان ثالث
آرامگاه مهدی اخوان ثالث

شعر زمستان در دی ماه ۱۳۳۴ سروده شده‌است. به گفته غلامحسین یوسفی، در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸  مرداد ۱۳۳۲ است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است. [۳]

درگذشت [ویوجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم‌نسلان او و نسل‌های بعد گذاشتند  

نمونه اشعار

زمستان


سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید، نتواند

که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کسی یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

که سرما سخت سوزان است

نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم

ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟

مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین

هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای

منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم

منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور

منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور

نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم

حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست، مرگی نیست

صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد ؟

فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است

و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است

حریفا ! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان

نفسها ابر، دلها خسته و غمگین

درختان اسکلتهای بلور آجین

زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه

غبار آلوده مهر و ماه

زمستان است


چون سبوی تشنه..

از تهی سرشار،

جویبار لحظه‌ها جاریست.

چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب، واندر آب بیند سنگ،

دوستان و دشمنان را می‌شناسم من.

زندگی را دوست می‌دارم؛

مرگ را دشمن.

وای، اما – با که باید گفت این؟ - من دوستی دارم

که به دشمن خواهم از او التجا بردن.

جویبار لحظه‌ها جاری. 

اشعار

  • ارغنون، انتشارات تهران، (۱۳۳۰)
  • زمستان، انتشارات زمان، (۱۳۳۵)
  • آخر شاهنامه، انتشارات زمان، (۱۳۳۸)
  • از این اوستا، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)
  • منظومه شکار، انتشارات مروارید، (۱۳۴۵)
  • پاییز در زندان، انتشارات مروارید، (۱۳۴۸)
  • عاشقانه‌ها و کبود (۱۳۴۸)
  • بهترین امید (۱۳۴۸)
  • برگزیده اشعار (۱۳۴۹)
  • در حیاط کوچک پاییز در زندان (۱۳۵۵)
  • دوزخ اما سرد (۱۳۵۷)
  • زندگی می‌گوید اما باز باید زیست... (۱۳۵۷)
  • ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم (۱۳۶۸)
  • گزینه اشعار (۱۳۶۸)
  • شاملو مردی دوست داشتنی


سایر آثار

  • آورده اند که فردوسی (کتاب کودکان , ۱۳۵۴)
  • درخت پیر و جنگل (۱۳۵۵)
  • پیر و پسرش (قصه ای نه کوتاه برای بچه ها)
  • نقیضه و نقیضه سازان (بحث و تحقیق ادبی)
  • کتاب مقالات (جلد اول)
  • بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج (کتابی مفصل در بحث و تحقیق شیوه نو نیمایی در شعر فارسی , ۱۳۵۷)
  • عطا و لقای نیما یوشیج (۱۳۶۱) 
  • سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث بر تمام ادب دوستان جهان تسلیت باد  
  • نام تو در یاد ما همیشه همراه ما

فدایی: تفکر اصلاح‌طلبی قابل حذف نیست

حضور تفکرات و اندیشه‌های مختلف در جامعه باعث تامین منافع ملی کشور می‌شود/طبق فرمایشات مقام معظم رهبری‏ باید همه کسانی که به قانون اساسی معتقدند و با نظام مشکلی ندارند در صحنه سیاسی کشور حضور پیدا کنند.
نماینده سنقر با تاکید بر اینکه اصلاح طلبی یک مطالبه اجتماعی است،گفت: تفکر و اندیشه اصلاح طلبی یک خواست و مطالبه اجتماعی است که در جامعه وجود دارد و هم یک پروژه سیاسی است که توسط فعالان سیاسی اصلاح‌طلب راهبری می‌شود.

به گزارش ایلنا، صمد فدایی خاطر نشان کرد: تفکر اصلاح طلبی یک سابقه دیرینه درکشور ما دارد و این سابقه نشان داده است که تفکر و اندیشه صلاح طلبی در انتخابات مختلف اعم از مجلس و ریاست جمهوری مورد اقبال عمومی واقع شده است.

فدایی افزود: حضور تفکرات و اندیشه‌های مختلف در جامعه باعث تامین منافع ملی کشور می‌شود و این امر می‌تواند موجبات پیشرفت کشور را هم فراهم کند و با توجه به هجمه‌های موجود علیه کشور، وجود چند صدایی می تواند در این زمینه پیام خوبی به دنیا بفرستد.

نماینده سنقر خاطرنشان کرد: درصورتی که تفکر و اندیشه اصلاح طلبی راه و مسیر خود را به صورت عادی طی نکند نه تنها از جامعه حذف نمی‌شود بلکه دوباره به طرق مختلف مسیر خود را در جامعه پیدا می‌کند و به هدف خو د نزدیک‌تر می شود.

فدایی افزود: دولت و جناح حاکم نمی‌تواند برای گروه‌های مختلف تصمیم بگیرد و کسی نمی‌تواند به جز مردم راجع به تفکر اصلاح طلبی در جامعه تصمیم بگیرد.علاوه بر آن طبق فرمایشات مقام معظم رهبری‏ باید همه کسانی که به قانون اساسی معتقدند و با نظام مشکلی ندارند در صحنه سیاسی کشور حضور پیدا کنند.

فدایی درباره پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان گفت: تفکر اصلاح طلبی در همه اقشار جامعه پایگاه خود را دارد اما در میان قشر تحصیلکرده و فرهنگی کشور این پایگاه و توجه بیشتر است.

پیشنهاد ناامیدانه قذافی برای نجات لیبی

، بر اساس اسناد محرمانه‌ای که روزنامه گاردین در طرابلس به آن دسترسی پیدا کرده است تلاش‌های ناامیدانه‌ای از سوی دولت قذافی در ماه‌های آخر صورت گرفته تا نظر آمریکا و جهان را تحت تاثیر قرار دهد.
یک روزنامه انگلیسی نوشت رژیم قذافی مذاکرات محرمانه‌ای را برای توقف حملات با ناتو وحتی مقامات دولت اوباما انجام داده است.

به گزارش فارس، بر اساس اسناد محرمانه‌ای که روزنامه گاردین در طرابلس به آن دسترسی پیدا کرده است تلاش‌های ناامیدانه‌ای از سوی دولت قذافی در ماه‌های آخر صورت گرفته تا نظر آمریکا و جهان را تحت تاثیر قرار دهد.

بر اساس این گزارش‌، قذافی با شکل دهنده‌های افکار عمومی جهان از "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا گرفته تا قبل از وی لابی کرده است.
 
رژیم قذافی همچنین "دنیس کوسینیچ" نماینده دموکرات کنگره آمریکا را ترغیب کرده بود تا از طرابلس دیدن کند. کوسینیچ از جمله افرادی بود که با عملیات ناتو در لیبی و همچنین جنگ عراق مخالفت کرده بود. دولت لیبی به کوسینیچ پیشنهاد کرده بود تا تمام هزینه‌های سفر وی را پرداخت کند.
 
گاردین همچنین نوشت: در نامه‌ای که "سفیان عمیش" لابی گر رژیم قذافی که در آمریکا مستقر بود به بغدادی المحمودی نخست وزیر لیبی نوشته آمده است که نیروهای ناتو تمایلی به پایان حملات نظامی به لیبی به این زودی‌ها ندارند.
 
بر اساس این نامه آنچه اهمیت دارد این است که تحلیلگران معتبر و پرسنل اطلاعاتی در آمریکا بر این باور بودند که نشانه‌های درحال افزایشی از برنامه‌ریزی حمله زمینی در اواخر سپتامبر یا اکتبر 2011 وجود دارد.
 

انگلیس به زادگاه قذافی حمله کرد

وزارت دفاع انگلیس روز جمعه اعلام کرد که هواپیماهای انگلیسی از نوع تورنادو شب گذشته با موشک‌های کروز شهر سرت، زادگاه معمر قذافی را مورد هدف قرار دادند.
جنگنده‌های تورنادوی انگلیس شب گذشته با موشک‌های کروز زادگاه قذافی را مورد حمله قرار دادند.

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه،‌ وزارت دفاع انگلیس روز جمعه اعلام کرد که هواپیماهای انگلیسی از نوع تورنادو شب گذشته با موشک‌های کروز شهر سرت، زادگاه معمر قذافی را مورد هدف قرار دادند.
 
مخالفان اعلام کردند که این حملات مخازن ذخیره موشک‌های اسکاد نیروهای معمر قذافی را هدف قرار داد.
 
لیام فاکس، وزیر دفاع انگلیس گفت که هدف این حملات معمر قذافی نبوده است.


وی گفت: موضوع حمله، دستیابی به قذافی نبوده بلکه اطمینان حاصل کردن از آن بوده که رژیم نتواند ضد ملتش جنگی ایجاد کند.

 وزیر دفاع انگلیس ادامه داد: هدف از حمله ما به یکی از مواضع مستحکم در شهر سرت آن بود که مطمئن شویم که اگر رژیم تصمیم گرفت که طرابلس را ترک کند، مرکز فرماندهی دیگری پیدا نکند.

حمله رنگی به معاون نخست وزیر انگلیس

نیک کلگ، رهبر حزب لیبرال دموکرات انگلیس که معاون دیوید کامرون، نخست وزیر این کشور نیز هست، در حالی که در یک نشست حزبی در گلاسکوی اسکاتلند شرکت کرده بود، از سوی یکی از مخالفانش با رنگ مورد حمله قرار گرفت.
معاون نخست وزیر انگلیس با "رنگ" مورد حمله قرار گرفت.

به گزارش ایسنا نیک کلگ، رهبر حزب لیبرال دموکرات انگلیس که معاون دیوید کامرون، نخست وزیر این کشور نیز هست، در حالی که در یک نشست حزبی در گلاسکوی اسکاتلند شرکت کرده بود، از سوی یکی از مخالفانش با رنگ مورد حمله قرار گرفت.

به گزارش یک شبکه رادیویی اسکاتلند، بعد از این حمله، پلیس این مظنون 20 ساله را دستگیر کرد.

کلگ بعد از این حادثه به این شبکه رادیویی گفت که چنین مواردی به کرات پیش می‌آیند و اهمیتی ندارد.

در همین حال رئیس حزب لیبرال دموکرات‌های اسکاتلند که وی نیز اندکی با این رنگ آبی آغشته شد، ضمن انتقاد از فرد مهاجم گفت که اینها فقط به دنبال برپایی اغتشاش هستند.

کلگ بعد از آنکه در یک ائتلاف با دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس به برنامه‌های اقتصادی وی رای مثبت دادند، باعث خشم رای دهندگان و حامیان انتخاباتی خود شد.

چگونه سوخت و ساز بدن خود را بالا ببریم تا لاغر شویم.

علل پایین بودن متابولیسم بدن شامل موارد زیر است :

1- گرسنگی

2- رژیم غذایی کم کالری

3- خوردن زیاد غذاهای شیرین مثل شیرینی ها، آب نبات، نوشابه، ژله و کیک ها در طی روز.

4- ورزش نکردن و کمبود فعالیت بدنی

5- کم کاری تیروئید

حال 7 راهکار برای افزایش متابولیسم بدن را برایتان ذکر می کنم :


1- صبحانه را حتماً بخورید:

برای افزایش متابولیسم بدن، همیشه اول صبح، صبحانه را بخورید. اگر شما تا وسط صبح (یعنی حدود ساعت 10) یا بعد از ظهر چیزی نخورید، متابولیسم بدنتان آهسته و کند می شود. خوردن صبحانه برای سوخت و ساز بدن شما مانند افزودن هیزم به اجاق است، یعنی همانطور که هیزم چوبی، اجاق را شعله ورتر می سازد، صبحانه نیز سرعت سوخت و ساز بدن را افزایش می دهد.


2- افزایش تعداد وعده های غذایی :

به جای 3 وعده غذایی، 4 تا 6 وعده غذایی را با فاصله ی 2 تا 3 ساعت از یکدیگر بخورید. البته در این صورت باید حجم هر وعده غذایی کمتر از وعده های قبلی باشد، یعنی همان مقدار غذا را که در سه وعده می خوردید، باید در 6 وعده بخورید نه اینکه بیشتر غذا بخورید. خوردن مقادیر کم غذا در وعده های متعدد، متابولیسم بدن را افزایش می دهد.


3- خوردن غذاهای کم کالری :

سعی کنید از داروهای افزایش دهنده متابولیسم بدن استفاده نکنید. به جای آنها از مواد غذایی کم کالری یا چربی سوز مانند سبزی ها میوه ها و غلات سبوس دار استفاده کنید.


4- ورزش کردن:

اگر شاغل هستید سعی کنید روزانه مقداری از مسیر کار خود را پیاده بروید. به جای استفاده از آسانسور، از پله ها استفاده کنید. به جای سوار شدن به ماشین، پیاده روی کنید. سعی کنید روزانه حداقل یک ساعت ورزش یا پیاده روی کنید تا انرژی بدنتان را بسوزانید. به جای اینکه پول خود را صرف خرید داروهای قلابی لاغری کنید ، هفته ای 3 تا 4 بار و هر بار به مدت 30 تا 40 دقیقه پیاده روی کنید. این کار بهترین راه برای افزایش متابولیسم است.


5- هیچ وقت گرسنه نمانید:

اگر در حال اجرای رژیم لاغری هستید یا می خواهید لاغر شوید، سعی کنید هیچ وقت گرسنه نمانید، زیرا گرسنه ماندن باعث می شود متابولیسم بدنتان به سرعت پایین بیاید. هیچ وقت برای 5 تا 6 ساعت بین وعده های غذایی خود گرسنه نمایند.


6- برنامه غذایی منظمی داشته باشید:

وعده های غذایی کم حجم خود را با فاصله ی زمانی مشخص از یکدیگر مصرف کنید. هیچ وقت، هیچ وعده ی غذایی را حذف نکنید و در یک وعده کمتر از مقدار مشخص شده، غذا نخورید، زیرا این کار باعث می شود برای رفع گرسنگی خود تنقلات پرکالری و بی فایده را مصرف کنید که باعث افزایش وزن شما می شوند.


7- روزانه 8 تا 10 لیوان آب بنوشید:

مصرف آب به مقدار کافی باعث می شود دستگاه گوارش بدن کار خود را به خوبی انجام دهد و هضم و جذب مواد غذایی به نحو موثر انجام شود. بنابراین از بروز یبوست و سایر اختلالات گوارشی جلوگیری می کند. همچنین باعث حفظ شادابی پوست می شود، زیرا ممکن است با رژیم گرفتن پوست کمی حالت طراوت خود را از دست بدهد.

کلمات کلیدی مطلب : سوخت ساز بدن - لاغری - چاقی - رژیم غذایی -

در مدت کوتاه؟ در بلند مدت؟ با چه رژیمی؟

شکی نیست که شما می توانید در مدتی کوتاه سریعا وزن کم کنید، ولی به چه قیمتی؟

هر روز تبلیغات فراوانی را می بینید که ادعا می کنند کاهش وزن چند روزه بدون بازگشت!!

رژیم های فراوان مد روز زودگذری وجود دارند که می توانند وزن شما را کم نمایند، ولی بلافاصله پس از قطع رژیم، احساس گرسنگی فراوان و آزار دهنده ای خواهید داشت که منجر به پُرخوری و بازگشت سریع وزن شما خواهد شد. این یعنی همان ناامیدی که شاید شما نیز به عنوان یک رژیم گیر حرفه ای با آن برخورد کرده باشید.

فراوان هستند بیماران چاقی که به مطب های رژیم درمانی مراجعه می کنند و می گویند: می دانند که باید وزن کم کنند و همه راه ها را امتحان کرده اند، ولی روز به روزناامیدتر شده اند؛ و گاهی با تاثر فراوان می گویند: چه فایده وزن کم کنند، وقتی که در فاصله ی کمی وزنشان برمی گردد و چه بسا وزن بالاتری نیز پیدا کنند!!

واقعیت این است که شما نمی توانید صورت مساله را پاک نمایید. شما با مشکلی به نام چاقی روبرو هستید و با ناامیدی و عدم برنامه ریزی، وزن شما افزایش خواهد یافت و روزی خواهد رسید که افزایش وزن شما عوارض جسمی و روانی را برایتان باقی خواهد گذاشت که دیگر برای درمان آن خیلی دیر خواهد بود. پس چه باید کرد؟

بهترین راه برای کاهش وزن پایدار و بدون عارضه، کاهش وزن آهسته خواهد بود که با تغییر شیوه زندگی چه از نظر تغذیه و چه فعالیت بدنی میسر خواهد بود.

آنچه که در این رژیم های سخت باعث بازگشت سریع وزن می شود، آن است که شما با رعایت این رژیم ها خود را آماده تغییر شیوه زندگی برای همیشه نکرده اید و از طرف دیگر ادامه ی این رژیم ها برای همیشه میسر نیست، لذا از ابتدای رژیم روزشماری می کنید که چه زمانی رژیم تمام شده و شما به زندگی معمول خود برمی گردید ، همین لحظه یعنی پایان رژیم و شروع بازگشت سریع وزن.

برای کاهش چربی موجود در بدن هر 500 گرم چربی معادل 3500 کالری خواهد بود. لذا با فعالیت بدنی و نیز اصلاح نسبی تغذیه خواهید توانست هر هفته 500 تا 1000 گرم از چربی خود را بسوزانید حتی بدون رژیم های سخت غذایی.

جالب است بدانید که مطالعات نشان داده است که 90 درصد افرادچاقی که رژیم می گیرند، در مدت 3 سال به وزن اولیه خود برمی گردند و هر چه این رژیم ها غیر منطقی تر و سریع تر وزن شما را بکاهند، سریع تر برخواهند گشت. لذا گول این تبلیغات دروغین که کاهش وزن سریع و بدون بازگشت رابه شما مژده می دهند نخورید!!

زیرا این رژیم ها علاوه بر بازگشت سریع وزن، با عوارضی از قبیل ریزش مو و افتادگی پوست ، خستگی، کم خونی و اختلالاتی از قبیل افسردگی همراه خواهند بود. از طرف دیگر هر چه کاهش وزن شما سریع تر باشد، به جای بافت چربی از بافت عضلانی شما کاسته خواهد شد و پس از قطع رژیم آنچه جایگزین بافت عضلانی می گردد، چیزی جز چربی نخواهد بود. آن موقع است که شما به مشکلی بر خواهید خورد که خیلی از رژیم گیرندگان حرفه ای به آن اشاره می کنند . آنان می گویند که اوایل وقتی رژیم می گرفتند، خیلی سریع وزن کم می کردند، ولی اخیرا با رژیم های خیلی سخت تر، وزنشان کم نمی شود و به عبارتی مقاوم شده است!! این موضوع در اثر افزایش بافت چربی انباشته به جای بافت عضلانی است.

لذا در رژیم های غذایی جدید، آن چه بیش از محاسبه کالری مد نظر است، تغییر شیوه زندگی و تغییر دائمی رفتار و یا به عبارتی رفتاردرمانی می باشد.

تغییرات رفتارها و شیوه های نادرست زندگی نیز با یک رژیم چند روزه میسر نخواهد بود. به همین دلیل در شیوه های نوین درمانی توصیه به دوره های درمانی است نه یک رژیم سخت زودگذر. در طی این دوره ها شما :

- به نقاط ضعف شیوه زندگی خود پی خواهید برد.

- با آموزش، سطح آگاهی های تغذیه ای شما بهبود خواهد یافت، طوری که باورها و اعتقادات نادرست شما اصلاح می گردد.

- این آگاهی ها  منجر به تغییر رفتار و شیوه زندگی در شما می گردد.

هر چقدر شما در مورد آخر موفق تر باشید ، کاهش وزنتان دائمی تر و به عبارتی غیر قابل بازگشت تر خواهد بود.

این تغییرات رفتاری نیز میسر نخواهند بود مگر با دوره های درمانی، که در طی آن یک متخصص کارآزموده می تواند کمک شایانی به کاهش وزن پایدار و بدون عارضه در شما کند.