کلمه ی روز

نظم ونثر ومتون ادبی وخبرهای جدید وهنری

کلمه ی روز

نظم ونثر ومتون ادبی وخبرهای جدید وهنری

انتشار: مقابله با ترس و سکوت

مظاهر شهامت
آثار دیگری از این نویسنده

انتشار: مقابله با ترس و سکوت


انتشار به‌مثابه یک ضرورت، علاوه براینکه بقا و تداوم یک رفتار اجتماعی در جهت هم‌اندیشی برای تعیین و تامین منافع اجتماعی و نیازهای فردی اعضای آن را ممکن می‌سازد، در عین حال موجد و متضمن عادت فردی – اجتماعی برای حفظ فضای گفتمان است. این موضوع از آن روی مهم است که رخداد و جریان چنین عادتی، پایداری بستری است که در آن، سکوتی که باعث فراموشی و تعطیلی اندیشه‌ها است، از بین رفته و جای آن را اندیشه‌ورزی فرامی‌گیرد که به دلیل ضرورت اندیشیدن حاصل می‌شود. به عبارت واضح‌تر، انتشار در مقابل سکوت، موضوع بیان را طلب می‌کند و برای یافتن موضوع بیان، نیاز به اندیشیدن پدید می‌آید و امر اندیشیدن بالاخره به ارائه اندیشه می‌انجامد. پس انتشار به اندیشه‌ورزی، و اندیشه‌ورزی به انتشار ختم می‌شود و حاصل آن، فضایی اجتماعی است که به حکم دارا بودن چنین عادتی پویا، متحرک، تغییرپذیر و مدام در حال ترقی و پیشرفت است.


اما صرف نظر از این خصیصه کلی انتشار، کارکرد ژرف‌تر آن در تامین امنیت روحی-روانی افراد در جوامع بسته است. در جوامع بسته، مبلغین سکوت که منافع آنها در تعمیم و تعمیق سکوت تامین می‌شود (چرا که حاصل آن، فراموشی داده‌های اندیشه‌ورزی تاریخی در طول تاریخ است)، نه تنها انتشار نامحدود را هر بار بیشتر محدود می کنند، بلکه آن را از منظر اخلاق و اخلاق دینی و ملی، امری ناپسند با تاثیرات مضر اجتماعی می‌شمارند. پس در حوزه عمل هم با امکانات حکومتی و حتی همیاری گروه‌های اجتماعی باورپذیر، از آن به روش‌های مختلف جلوگیری می‌کنند. نتیجه چنین انتظام فکری-عملی، شیوع ترس در بین افراد جامعه است. فرد به مرور و در تقابل با عوامل مخالف و دور شدن از انتشار خود، دچار همیشگی ترس از بیان خود می‌شود و همواره به دلیل هراس از پیامدها به تفریق و انزوای خود می‌پردازد.


ارنست همینگوی می‌گوید: فقر و ترس ذهن را سپید می‌کند. یعنی اینکه ترس نه تنها باعث حذف فرد در فعالیت اجتماع می‌شود، بلکه فاجعه‌بارتر اینکه چشمه خلاقیت و نوآوری را هم در او می‌خشکاند. با حذف فرد، جامعه هم دچار عقب‌ماندگی و خمودگی ذهنی شده و از این پس به جای بیان کردن، به طریق گزینشی و هدایت‌شده بیان می‌شود.
در امر بیان شدن، البته دیگر آزادی و اراده فردی وجود ندارد و شناخت ارائه شده از او شناختی است که واقعیت ندارد، بلکه هویتی برساخته و جعلی است. در این صورت شناسه اجتماعی حاصل هم پدیده غیرواقعی اما تامین‌کننده مصالح و منافع گروه‌های مسلط سیاسی-اجتماعی است. پس بستری برای ساختن تاریخی دروغین بر ملتی است که خود آن ملت پیشاپیش از آن حذف شده است. و همان تاریخ، دوباره و از این راه، در حضور دوباره ملت، بر او دیکته شده و با گذر زمان، به باور او تبدیل می‌شود.


تنها راه گریز از این اتفاق نامیمون، همانا تلاش برای منتشر شدن به شکل واقعی و از تمامی جهات است. در اینجا تاکید می‌کنم بر منتشر شدن، در برابر انتشار، که ظرافت این بحث است. چرا که انتشار، امری گزینشی است برای رخ‌نمایی جزء یا اجزائی از کل واقعیت؛ اما منتشر شدن شامل کلیت واقعی افراد و جامعه است. در هر حال، منتشر شدن یا بیان کردن، رفته رفته و به آرامی، توطئه سکوت و بیان‌شدگی را در هم شکسته و آن ترس حاصل را که گفتیم خوره خلاقیت و ابتکار فرد و جامعه است، درهم می‌کوبد. در عین حال حصول بیان و منتشر شدن عملا با ایجاد انعکاس و هم‌اندیشی و هم‌کلامی و روح پاسخگویی در قبال پرسش‌های طرح شده، قدرت فرد و جامعه را در برابر گروه‌های مسلط نمایان کرده و پرده از دسیسه‌های پنهانی آنان برای «بیان کردن» جعلی را برمی‌دارد. در نتیجه، آنها را به عقب‌نشینی و پذیرش اجباری حق منتشر شوندگان، وادار می‌کند. به این ترتیب و با حس و مشاهده بازتاب‌ها و تاثیرات، منتشرشوندگان به تدریج ترس و وحشت خود را از دست داده، در یک محیط ذهنی باانگیزه و باامنیت‌تر، به فعالیت و خلاقیت بیشتری دست پیدا می‌کنند. از این منظر است که انتشار را نه تنها حق، بلکه به عنوان یک ضرورت طرح می‌کنیم و می‌پذیریم. چرا که فعلی است برای نجات و جلوگیری از مرگ روح و حیات یک جامعه و حفظ شرافت فردی برای اثبات حضور او.

انتشار به‌مثابه یک ضرورت، علاوه براینکه بقا و تداوم یک رفتار اجتماعی در جهت هم‌اندیشی برای تعیین و تامین منافع اجتماعی و نیازهای فردی اعضای آن را ممکن می‌سازد، در عین حال موجد و متضمن عادت فردی – اجتماعی برای حفظ فضای گفتمان است. این موضوع از آن روی مهم است که رخداد و جریان [...]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد