کلمه ی روز

نظم ونثر ومتون ادبی وخبرهای جدید وهنری

کلمه ی روز

نظم ونثر ومتون ادبی وخبرهای جدید وهنری

انتشار: مقابله با ترس و سکوت

مظاهر شهامت
آثار دیگری از این نویسنده

انتشار: مقابله با ترس و سکوت


انتشار به‌مثابه یک ضرورت، علاوه براینکه بقا و تداوم یک رفتار اجتماعی در جهت هم‌اندیشی برای تعیین و تامین منافع اجتماعی و نیازهای فردی اعضای آن را ممکن می‌سازد، در عین حال موجد و متضمن عادت فردی – اجتماعی برای حفظ فضای گفتمان است. این موضوع از آن روی مهم است که رخداد و جریان چنین عادتی، پایداری بستری است که در آن، سکوتی که باعث فراموشی و تعطیلی اندیشه‌ها است، از بین رفته و جای آن را اندیشه‌ورزی فرامی‌گیرد که به دلیل ضرورت اندیشیدن حاصل می‌شود. به عبارت واضح‌تر، انتشار در مقابل سکوت، موضوع بیان را طلب می‌کند و برای یافتن موضوع بیان، نیاز به اندیشیدن پدید می‌آید و امر اندیشیدن بالاخره به ارائه اندیشه می‌انجامد. پس انتشار به اندیشه‌ورزی، و اندیشه‌ورزی به انتشار ختم می‌شود و حاصل آن، فضایی اجتماعی است که به حکم دارا بودن چنین عادتی پویا، متحرک، تغییرپذیر و مدام در حال ترقی و پیشرفت است.


اما صرف نظر از این خصیصه کلی انتشار، کارکرد ژرف‌تر آن در تامین امنیت روحی-روانی افراد در جوامع بسته است. در جوامع بسته، مبلغین سکوت که منافع آنها در تعمیم و تعمیق سکوت تامین می‌شود (چرا که حاصل آن، فراموشی داده‌های اندیشه‌ورزی تاریخی در طول تاریخ است)، نه تنها انتشار نامحدود را هر بار بیشتر محدود می کنند، بلکه آن را از منظر اخلاق و اخلاق دینی و ملی، امری ناپسند با تاثیرات مضر اجتماعی می‌شمارند. پس در حوزه عمل هم با امکانات حکومتی و حتی همیاری گروه‌های اجتماعی باورپذیر، از آن به روش‌های مختلف جلوگیری می‌کنند. نتیجه چنین انتظام فکری-عملی، شیوع ترس در بین افراد جامعه است. فرد به مرور و در تقابل با عوامل مخالف و دور شدن از انتشار خود، دچار همیشگی ترس از بیان خود می‌شود و همواره به دلیل هراس از پیامدها به تفریق و انزوای خود می‌پردازد.


ارنست همینگوی می‌گوید: فقر و ترس ذهن را سپید می‌کند. یعنی اینکه ترس نه تنها باعث حذف فرد در فعالیت اجتماع می‌شود، بلکه فاجعه‌بارتر اینکه چشمه خلاقیت و نوآوری را هم در او می‌خشکاند. با حذف فرد، جامعه هم دچار عقب‌ماندگی و خمودگی ذهنی شده و از این پس به جای بیان کردن، به طریق گزینشی و هدایت‌شده بیان می‌شود.
در امر بیان شدن، البته دیگر آزادی و اراده فردی وجود ندارد و شناخت ارائه شده از او شناختی است که واقعیت ندارد، بلکه هویتی برساخته و جعلی است. در این صورت شناسه اجتماعی حاصل هم پدیده غیرواقعی اما تامین‌کننده مصالح و منافع گروه‌های مسلط سیاسی-اجتماعی است. پس بستری برای ساختن تاریخی دروغین بر ملتی است که خود آن ملت پیشاپیش از آن حذف شده است. و همان تاریخ، دوباره و از این راه، در حضور دوباره ملت، بر او دیکته شده و با گذر زمان، به باور او تبدیل می‌شود.


تنها راه گریز از این اتفاق نامیمون، همانا تلاش برای منتشر شدن به شکل واقعی و از تمامی جهات است. در اینجا تاکید می‌کنم بر منتشر شدن، در برابر انتشار، که ظرافت این بحث است. چرا که انتشار، امری گزینشی است برای رخ‌نمایی جزء یا اجزائی از کل واقعیت؛ اما منتشر شدن شامل کلیت واقعی افراد و جامعه است. در هر حال، منتشر شدن یا بیان کردن، رفته رفته و به آرامی، توطئه سکوت و بیان‌شدگی را در هم شکسته و آن ترس حاصل را که گفتیم خوره خلاقیت و ابتکار فرد و جامعه است، درهم می‌کوبد. در عین حال حصول بیان و منتشر شدن عملا با ایجاد انعکاس و هم‌اندیشی و هم‌کلامی و روح پاسخگویی در قبال پرسش‌های طرح شده، قدرت فرد و جامعه را در برابر گروه‌های مسلط نمایان کرده و پرده از دسیسه‌های پنهانی آنان برای «بیان کردن» جعلی را برمی‌دارد. در نتیجه، آنها را به عقب‌نشینی و پذیرش اجباری حق منتشر شوندگان، وادار می‌کند. به این ترتیب و با حس و مشاهده بازتاب‌ها و تاثیرات، منتشرشوندگان به تدریج ترس و وحشت خود را از دست داده، در یک محیط ذهنی باانگیزه و باامنیت‌تر، به فعالیت و خلاقیت بیشتری دست پیدا می‌کنند. از این منظر است که انتشار را نه تنها حق، بلکه به عنوان یک ضرورت طرح می‌کنیم و می‌پذیریم. چرا که فعلی است برای نجات و جلوگیری از مرگ روح و حیات یک جامعه و حفظ شرافت فردی برای اثبات حضور او.

انتشار به‌مثابه یک ضرورت، علاوه براینکه بقا و تداوم یک رفتار اجتماعی در جهت هم‌اندیشی برای تعیین و تامین منافع اجتماعی و نیازهای فردی اعضای آن را ممکن می‌سازد، در عین حال موجد و متضمن عادت فردی – اجتماعی برای حفظ فضای گفتمان است. این موضوع از آن روی مهم است که رخداد و جریان [...]

آموزش غیر فعال کردن تایم لاین فیسبوک

سال ۲۰۱۱ را شاید بتوان به نوعی سال تغییرات اساسی در شبکه های اجتماعی دانست . شاید مهمترین اتفاق سال ۲۰۱۱ برای شبکه های اجتماعی ، اضافه شدن یک نام دیگر بود . گوگل پلاس محصول قدرتمندترین شرکت اینترنتی دنیا یعنی گوگل به جمع فیسبوک ، توییتر و شبکه های اجتماعی کوچک و بزرگ دیگر پیوست .

به گزارش ایران ویج ، هر کدام از این شبکه ها تغییرات زیادی در این سال داشتند . اما مهمترین تغییر در این بین را شاید بتوان به فیسبوک نسبت داد . ظاهری جدید و با امکانات جدید به نام Timeline که با اضافه شدنش به فیسبوک دیگر شما محدودیتی در مرور استتوس آپدیت های قبلی خود نخواهید داشت . البته این تنها بخشی از توانایی های تایم لاین است .

اما هر تغییری موافقان و مخالفان خود را دارد . برخی کاربران به هیچ وجه از این تغییرات فیسبوک استقبال نکردند و به هر شکل در صدد بازگشت به ظاهر قبلی فیسبوک هستند . اگر شما هم از دسته مخالفان Timeline هستید ، به شما پیشنهاد میکنیم تا این مطلب را از دست ندهید . در این مطلب به شما خواهیم گفت که چگونه Timeline را در ۳ مرورگر کروم ، فایرفاکس و سافاری ، غیر فعال کنید .

۱- فایرفاکس :

ابتدا از منوی نارنجی رنگ Firefox ، آیتم Add-ons را انتخاب کنید .

اکنون مدیر افزونه های فایرفاکس باز میشود . در قسمت جستجو ، عبارت user agent switcher را تایپ کرده و کلید اینتر را بزنید . پس از اینکه فایرفاکس افزونه را پیدا کرد ، دکمه Install را از سمت راست ردیف آن کلیک کنید .

هنگامی که افزونه به صورت کامل نصب شد ، یک بار فایرفاکس را باز کرده و ببندید . اکنون روی نوار ناوبری فایرفاکس راست کلیک کرده و گزینه Customize را انتخاب کنید ( نوار ناوبری یا Navigation Bar به همان نواری گفته میشود که دکمه های Back ، Forward ، آدرس بار و سرچ باکس درون آن قرار دارد ) . پنجره ای جدید باز میشود . از داخل این پنجره آیتم User Agent Switcher را گرفته و روی نوار ناوبری رها کنید تا آیکون آن نمایش داده شود .

اکنون روی آیکون این افزونه کلیک کرده از منوی Internet Explorer گزینه Internet Explorer 7 را انتخاب کنید .

اکنون دوباره فیسبوک بروید . مشاهده میکنید که دیگر خبری از تایم لاین فیسبوک نیست و همه چیز به حالت قبل باز گشته است .

۲- کروم :

روش غیر فعال کردن تایم لاین فیسبوک از طریق کروم بسیار ساده است . ابتدا از طریق استارت منو روی آیکون کروم راست کلیک کرده و گزینه Properties را بزنید . در پنجره باز شده به تب Shortcut بروید و کد زیر را به آخر محتوای تکست باکس Target اضافه کنید . البته یادتان باشد یک بار کلید اسپیس را برای ایجاد فاصله بین محتوای فعلی و کدی که اضافه میکنید ، بزنید .

برای ویندوز ویستا و ۷ کد زیر را وارد کنید :

–user-agent=”Mozilla/4.0 (compatible; MSIE 7.0; Windows NT 6.0)”

برای ویندوز XP نیز از کد زیر استفاده کنید :

–user-agent=”Mozilla/4.0 (compatible; MSIE 7.0; Windows NT 5.1)”

پس از وارد کردن کد ، دکمه OK را بزنید .

حالا دوباره به فیسبوک بروید . دوباره همان حالت قبلی را مشاهده خواهید کرد و اثری از تایم لاین نخواهید دید .

۳- سافاری :

روش غیر فعال کردن تایم لاین در سافاری از کروم هم ساده تر است . تنها کافیست سافاری را باز کرده و کلید Alt را یک بار بفشارید تا منوها به نمایش در بیایند . از منوی Develop ، زیرمنوی User Agent را انتخاب کرده و سپس گزینه Internet Explorer 7 را انتخاب کنید .

تمام شد ! دوباره به فیسبوک بروید و با همان ظاهر قبلی شروع به کار کنید .

منبع : ارسالی کاربران سایت ( محمود صادقی )

نشانه های عشق واقعی را بدانید


اگر گشت کوتاهی در اینترنت بزنید یا این که چند ایمیلی که به تازگی برای تان رسیده را باز کنید، قطعا با تعداد زیادی از این تست ها روبه رو می شوید؛ تست هایی که می خواهند میزان عشق یا صداقت شما را بسنجند و گاهی آنقدر جالب هستند که باورشان می کنید اما اگر کمی بیشتر به این سوال ها دقت کنید، می بینید که هیچ ارتباط منطقی میان آن ها و اتفاقی مثل دوست داشتن وجود ندارد. اگر می خواهید واقعا میزان علاقه به همسر تان را تخمین بزنید، راه بهتری را به شما پیشنهاد می کنیم. ابتدا در این ۲ صفحه، با یک خودآزمون شامل ۵ سوال آشنا می شوید که از همان تست هایی است که در اینترنت می بینید اما در صفحات بعد، به نشانه ها می پردازیم؛ ۲۰ نشانه یک عشق واقعی. اگر شما تعداد زیادی از این نشانه ها را در خود تان می بینید، باید به آینده رابطه با همسرتان امیدوار باشید و به رابطه ای که ساخته اید افتخار کنید.

▪ سوال اول:شما به طرف خانه کسی که دوستش دارید می روید.۲راه برای رسیدن به آن جا وجود دارد:

یکی کوتاه و مستقیم است که شما را سریع به مقصد می رساند ولی خیلی ساده و خسته کننده است.

اما راه دوم به طور قابل ملاحظه ای طولانی تر ولی پر از مناظر زیبا و جالب است.

حال شما کدام راه را برای رسیدن به خانه محبوب تان انتخاب می کنید؟ راه کوتاه یا بلند؟

جواب سوال اول: جاده نشان دهنده عشق است اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید زود و آسان عاشق می شوید ولی اگر راه طولانی را انتخاب کرده اید به آسانی عاشق نمی شوید.

▪ سوال دوم:در راه ۲ بوته گل رز می بینید؛ یکی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید. شما تصمیم می گیرید ۲۰ شاخه از رزها را برای او بچینید،چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب می کنید؟

(می توانید یا همه را به یک رنگ یا ترکیبی از ۲ رنگ انتخاب کنید)

جواب سوال دوم: تعداد رزهای قرمز نشان دهنده آن است که در یک رابطه چقدر از خود تان مایه می گذارید و تعداد رزهای سفید نشان می دهد که شما چقدر در آن رابطه از طرف مقابل تان انتظار محبت دارید.مثلا اگر ۱۸ رز قرمز و ۲ عدد رز سفید انتخاب کرده اید به این معناست که شما ۹۰درصد محبت می کنید و ۱۰درصد انتظار محبت از طرف مقابل دارید.

▪ سوال سوم:بالاخره شما به خانه او می رسید.یکی از افراد خانواده در را روی شما باز می کند.

شما می توانید از آن ها بخواهید که دوست تان را صدا بزند،یا این که خود تان او را خبر کنید.حالا چکار می کنید؟

جواب سوال سوم: سوال سوم نشان دهنده طرز برخورد شما با مشکلات در یک رابطه است. اگر شما از اعضای خانواده درخواست کرده اید که محبوب تان را صدا بزند به این معناست که شما از مواجه شدن با مشکلات می ترسید و امیدوار هستید که مشکلات به خودی خود حل شوند ولی اگر خود تان به اتاق رفته اید که او را از حضور خود مطلع کنید این نشان می دهد که شما با مشکلات روبه رو می شوید و دوست دارید آن ها را هر چه زودتر حل کنید.

▪ سوال چهارم:شما وارد منزل شده به اتاق او می روید ولی کسی آن جا نیست. پس تصمیم می گیرید رزها را همان جا بگذارید.

ترجیح می دهید آن ها را لب پنجره بگذارید یا روی تخت؟

جواب سوال چهارم: محل قرار دادن رزها نشان دهنده اشتیاق شما برای دیدن محبوب تان است. اگر آن ها را روی تخت می گذارید نشان می دهد که دوست دارید او را زیاد ببینید و اگر آن ها را لب پنجره قرار می دهید یعنی اگر او را زیاد هم نبینید تحمل می کنید.

سوال پنجم:شب می شود شما و او هر کدام در اتاق های جداگانه ای می خوابید. صبح زمانی که بیدار شدید به اتاق او می روید به نظر شما وقتی آن جا می روید او خواب است یا بیدار؟

جواب سوال پنجم: سوال پنجم نشان دهنده تفکر و طرز فکر شما در کاراکتر و شخصیت فرد محبوب تان است. اگر شما او را درحالی که خوابیده است در اتاق می بینید، این به این معناست که شما او را همان طور که است دوست دارید و اگر او را بیدار دیده اید یعنی انتظار دارید او مطابق میل شما بشود.

سوال آخر: وقت برگشتن به خانه است آیا راه کوتاه و ساده را انتخاب می کنید؟

یا ترجیح می دهید از راه طولانی و جالب تر بروید؟

جواب سوال آخر: راه بازگشت به خانه نشان دهنده دوام عشق شماست. اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما کوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب کرده اید مدت زیادی در عشق خود پایدار خواهید بود.

خسته از کار برگشته اید، روز گرمی بوده و حسابی عرق کرده اید. همسر تان یک ساعت دیگر به خانه می رسد. آیا اول زیر باد کولر یک چرت حسابی می زنید یا این اکه دوش می گیرید و سعی می کنید کمی به ظاهر خود تان برسید؟ اگر همسر تان را واقعا دوست داشته باشید، تصوری که او در مورد شما می کند برای تان از هر چیزی مهم تر است

● زندگی تان را پر انرژی کرده؟

از همان صبح که از خواب بلند می شوید انرژی زیادی دارید و حتی اگر بیمار هم باشید می توانید کارهای روزانه تان را با سرزندگی و آرامش انجام دهید؟ و آیا این رابطه و این حس باعث می شود که نسبت به خود تان هم احساس خوبی داشته باشید و به زندگی که ساخته اید با احساس غرور نگاه کنید؟ عشق واقعی در تمام روز شما و احوال شما تاثیر می گذارد و حتی اگر یک زندگی کاملا معمولی داشته باشید احساس رضایت فوق العاده ای در شما ایجاد می کند.

● چقدر قهر می کنید؟

آخرین باری که با هم قهر کردید چه زمانی بود؟ یک ساعت پیش؟ یک هفته پیش یا یک ماه پیش؟ اگر شما واقعا عاشق یکدیگر باشید می توانید خیلی راحت در مورد اختلافات تان صحبت کنید و چون نظر طرف مقابل تان برای تان مهم است، خوب به حرف هایش فکر می کنید و سعی کرده تصمیمی بگیرید که هم منطقی باشد و هم به او آسیبی نزند. شاید گاهی از هم برنجید اما قهر در رابطه شما اتفاق عادی نیست. شما ناراحتی های تان را از هم پنهان نمی کنید ولی قرار هم نیست به خاطر رسیدن به خواسته تان با قهر از طرف مقابل تان باج بگیرید. حتی اگر یک جنگ تمام عیار بین شما اتفاق بیفتد و با هم دعوا کنید ظرف تنها چند دقیقه روبه راه می شوید و دل تان می خواهد که با هم حرف بزنید. به این فکر می کنید که هیچ چیز ارزشمندتر از این نیست که شما ۲ نفر می توانید با هم در مورد احساسات و تصمیمات تان گفت وگو کنید و از طرف دیگر طاقت هرچیزی را که داشته باشید طاقت دیدن ناراحتی او را ندارید. حتی اگر یک جنگ تمام عیار بین شما اتفاق بیفتد و با هم دعوا کنید ظرف تنها چند دقیقه روبه راه می شوید و دل تان می خواهد که با هم حرف بزنید. به این فکر می کنید که هیچ چیز ارزشمندتر از این نیست که شما ۲ نفر می توانید با هم در مورد احساسات و تصمیمات تان گفت وگو کنید و از طرف دیگر طاقت هرچیزی را که داشته باشید طاقت دیدن ناراحتی او را ندارید.

اگر واقعا عاشقش باشید نه شما و نه همسر یا نامزد تان نمی خواهید که وفاداری دیگری را به شکل عجیب و غریبی امتحان کنید. قهرهای الکی به دلیل این که ببینید او برای آشتی پیش قدم می شود، بهانه گیری ها یا درخواست ها و انتظارهای غیرمتعارف در رابطه شما هیچ جایی ندارد

● از ریسک کردن نمی ترسید؟

از این که با او در شهر دیگری زندگی کنید نمی ترسید و فکر می کنید خیلی از کارهایی که پیش از این در توان خود تان نمی دیدید حالا انجام شدنی است؟ عشق به طرز عجیبی شما را شجاع می کند. از ریسک کردن در کنار او نمی ترسید. انگار وجودش به شما قدرت عجیب و غریبی می دهد. از اخم و نگاه سرد دیگران نمی ترسید و فکر می کنید تا زمانی که او هست، چرا باید از چیزی بترسید؟ البته اینها یک تصور غیرواقعی نیست، او واقعا شما را حمایت می کند و هر زمان که به مراقبتش نیاز داشته باشید در کنار تان او را می بینید.

● او چه چیزی را دوست دارد؟

برای خرید یک کادو ذهن تان پر از ایده هایی است که او را شگفت زده می کند یا این که باید از ده ها نفر مشورت بگیرید و باز هم به نتیجه ای که می خواهید نمی رسید؟ اگر ارتباط شما نزدیک و گرم باشد، سعی می کنید از هر راهی که می شود به علائق او پی ببرید و آن ها را در رفتارها، پوشش و آرایش و همه ابعاد زندگی تان جلوه دهید. او را بهتر از هر کسی می شناسید، حتی اگر یک سال بیشتر از ازدواج تان نگذشته باشد، آنقدر پیوند میان شما قوی هست که از اعضای خانواده اش هم بیشتر روی احساسات، رفتارها و حتی منظورهای پنهانش شناخت دارید. خوب می دانید در چه موقعیتی نباید قرارش دهید یا این که در چه شرایطی مهم ترین حرف ها را باید به او بزنید. شما این اطلاعات را به طرز عجیب و نامحسوسی به دست آورده اید. حالا دیگر می توانید از نگاه او درونش را بخوانید و به غیر از شما هیچ کس از پس این کار برنمی آید. حس می کنید هر روز که می گذرد، ارتباط تان به طرز شگفت آوری قوی تر می شود و خیلی زودتر از انتظار تان چیزهایی که می خواهید را درباره اش کشف می کنید.

● همیشه از او دفاع می کنید؟

اگر یکی از اعضای خانواده تان به او توهینی کند یا این که متهمش کند، چه واکنشی نشان می دهید؟ ممکن است حق با خانواده تان باشد، بنابراین به آن ها اجازه می دهید که در نبود همسر تان حسابی سرزنشش کنند یا این که در موردش جملات ناخوشایندی را به کار ببرند؟ در صورتی که واقعا عاشقش باشید، قطعا از او دفاع می کنید و خود تان را به خاطرش در خطر می اندازید؟ اگر واقعا عاشقش باشید حتی اگر نگرانی هایی در رابطه شما وجود دارد مقابل دیگران به او توهین نمی کنید یا از او گلایه نمی کنید. دوست دارید حتی در سخت ترین روزهای رابطه تان همه بدانند که برای تان محترم است و آن ها هم وظیفه دارند به او احترام بگذارند.

● حسرت زندگی دیگران را دارید؟

نگاهی به زندگی تان در این چند سال بیندازید. تا امروز پیش آمده حسرت زندگی دوستان تان را بخورید یا این که همسر تان را با مردهای دیگر مقایسه کنید و بعد از آن یک آه بکشید؟ اگر عاشقش باشید حتی اگر او یک آدم کاملا معمولی باشد، آدمی که پول محدود، ظاهر متوسط و خانواده متوسطی هم دارد، هرگز فکر نمی کنید که می توانستید انتخاب بهتری داشته باشید. از نظر شما بهتری و بدتری با این معیارها سنجیده نمی شود. شما فکر می کنید او با تمام کاستی هایش بهترین گزینه برای شماست و آرامشی را که در کنار او می گیرید از هیچ کس دیگری نمی توانستید بگیرید

● چطور توصیفش می کنید؟

او را در ۵ جمله توصیف کنید. حالا به جملاتی که انتخاب کرده اید نگاه کنید؛ چه تعداد از آن ها مثبت هستند و چه تعداد منفی؟ شما او را همانطور که هست می پذیرید و به همه چیزش افتخار می کنید یا این که همیشه منتظر روزی هستید که او قرار است تغییر کند؟ در زندگی عاشقانه اینطور نیست که شما ویژگی های منفی همسر تان را نبینید. همه عیب و ایرادهایش را می بینید اما برای تان آزار دهنده نیست. شما می دانید که خود تان هم خالی از عیب نیستید. در مقابل نقاط قوت او برای تان مهم و ارزشمند است و سعی می کنید با مطرح کردن این ویژگی های مهم در مقابل دیگران، ارزش او را پیش دیگران هم بالا ببرید.

● او را برای اشتباهات دیگران سرزنش می کنید؟

هیچ وقت از او نمی خواهید که بین شما و وفاداری اش به خانواده خود یا دوستانش یکی را انتخاب کند. سعی می کنید به موقعیت خانوادگی و اجتماعی اش احترام بگذارید و او را به خاطر اشتباهات دیگران هرگز تحقیر نمی کنید. حتی در سخت ترین شرایط به آدم هایی که برایش ارزشمند هستند احترام می گذارید و هرگز حتی به دلیل خنک شدن دل خود تان او را در مقابل دیگران شرمنده نمی کنید.

● از رویاهای تان می گذرید؟

قطعا شما و او قبل از آشنایی تان رویاهایی داشته اید. ممکن است یکی از شما فکر تحصیل در کشوری دیگر را می کرده و فکر دیگری این بود که در همین کاری که هست چطور می تواند پیشرفت کند. آیا زمانی که رویاهای شما در یک مسیر قرار نمی گیرد، حاضر می شوید از رویای خود تان به دلیل رسیدن او به آرزوهایش صرف نظر کنید و در راه تحقق آرزوهایش بهترین همراه برای او باشید؟

● باید فقط متعلق به شما باشد؟

اگر روزی بفهمید که جدایی برای شما بهترین چیز است، آیا به او اجازه می دهید که بدون جنگ و دعوا از شما جدا شود؟ شاید شما یکدیگر را دوست داشته باشید اما به دلایل بسیار نتوانید زندگی تان را آن طور که انتظار دارید یا لیاقتش را دارید بسازید. اگر شما یک عاشق واقعی باشید هرگز به این فکر نمی کنید بلکه فکر می کنید اگر او قرار است مال شما نباشد پس دیگر چه دلیلی دارد، نگران او و آینده اش باشید. شما او را هرجا که باشد دوست دارید، چه در کنار تان و چه دور از شما.

● زیادی مراقبش هستید؟

آیا سلامتش برای شما نخستین اولویت است؟ از نگرانی هایش کم می کنید چون نمی خواهید استرس ها اذیتش کنند، وقتی که بیمار می شود مهم ترین موضوع زندگی تان مراقبت از او و سلامتش می شود؟ اگر این طور باشد شما واقعا عاشقش هستید. این مسئله قطعا در کوچک ترین بخش های زندگی شما بروز پیدا خواهد کرد. از پختن یک غذای سالم بگیرید تا کنترل وزن و سلامت او یا حتی مراقبت از سلامت روانش، همگی برای شما اهمیت ویژه ای پیدا خواهند کرد.

● همه چیز «ما» شده است؟

در رابطه تان مدام حرفی از «من» به میان نمی آورید و حتی وقتی می خواهید تصمیمی بگیرید و به او انتقال دهید مصلحت «ما» را در نظر می گیرید. وقتی که به آینده فکر می کنید قبل از هر تصمیمی که می گیرید به این فکر می کنید که این اتفاق روی احساسات و آینده او چه تاثیری می گذارد. خوشبختی شما یک خوشبختی مشترک است. اتفاقی که لبخند را روی لب هر دوی شما می نشاند.

● نزدیکانش را دعوت می کنید؟

آخرین باری که دوستان او یا اعضای خانواده اش را دعوت کردید کی بود؟ اگر عاشقش باشید به او حق می دهید که مانند شما با کسانی وقت بگذراند که دوست شان دارد و کنارشان آرامش می گیرد. دوستان قدیمی، اعضای خانواده یا حتی کسانی که خیلی هم در دل تان به آن ها تعلقی ندارید را به خاطر خوشحالی او به خانه تان دعوت می کنید یا وقتی که از شما می خواهند آخر هفته با آن ها باشید فکر نمی کنید که روز تان را قرار است تلف کنید. هیچ ارتباطی را به او تحمیل نمی کنید. اگر می خواهید کسی را به خانه تان دعوت کنید اول به این فکر می کنید که او از این مهمانی چه لذتی می برد.

● حرف های تان تمام نمی شود؟

آخرین باری که یک روز تمام با هم تنها بودید کی بود؟ آیا در پایان روز خسته و بی حوصله شده بودید و دیگر حرفی برای گفتن نداشتید؟ اگر احساس بین شما قوی باشد، حرف هایی که دوست دارید به هم بزنید هیچ وقت تمام نمی شود. حتی اگر به یک مسافرت یک ماهه ۲ نفره بروید و مدام با هم تنها باشید بین شما سکوت آزار دهنده ای برقرار نمی شود و همیشه آن قدر موضوع مشترک برای صحبت کردن و علاقه مشترک برای تفریح کردن دارید که خلا یک همراه واقعی را در زندگی تان احساس نمی کنید.

● اشتباهاتش را نمی بخشید؟

وقتی که با هم دعوا می کنید فورا ذهن تان به عقب بر می گردد و تمام مشکلاتی که در این سال ها بین شما پیش آمده را به او یادآوری می کنید؟ اگر عاشقش باشید هرگز از اشتباهات گذشته اش یک داستان نمی سازید و تحقیرش نمی کنید. شما اغلب اتفاقات بد گذشته را به راحتی می بخشید و تا حدودی فراموش می کنید و حتی اگر بعضی های شان از یاد تان نرود، مقابل او وانمود می کنید که فراموش شان کرده اید.

● خودتان را کنار نمی کشید؟

هیچ وقت این جمله را به زبان آورده اید؟ بی پولی و مشکلات تو به من ربطی ندارد! یا این که شما هم برای آینده مشترک تان مدام برنامه ریزی می کنید و دوست دارید به هر قیمتی که شده تلاش تان را بیشتر کنید تا بهترین آینده را برای یکدیگر بسازید و خود تان را از منافع این زندگی کنار نمی کشید و به یک مصرف کننده پر توقع تبدیل نمی شوید. پا به پای هم مسائل مالی، تصمیم گیری ها و برنامه ها را مدیریت می کنید و هیچ وقت فکر نمی کنید که او تنها کسی است که در قبال این زندگی وظیفه دارد.

● شرایطش را درک می کنید؟

نه این که یک آدم وابسته و منفعل باشید اما برنامه های شما به جای برنامه های من، به ما تبدیل می شود. تفریحات شما می شود تفریح ۲ نفره و شادی شما می شود شادی مشترک. حتی زمانی که حسابی دل تان گرفته برای تفریح کردن نگاهی به برنامه او می اندازید. آیا او سالم است و حوصله و توان جسمی این تفریح را دارد. آیا به خاطر برنامه کاری اش به او فشاری نمی آید و او هم مانند شما از این برنامه ای که گذاشته اید لذت می برد یا این که بهتر است تفریح تان را به زمان دیگری منتقل کنید.

● دوست دارید همه چیز متعلق به او باشد؟

وقتی به قصد خریدن چیزی برای خود تان به خرید می روید، پشت مغازه ها چشم تان به چیزهایی جلب می شود که او دوست دارد داشته باشد یا به لباس هایی که به نظر تان اگر بپوشد خیلی زیبا می شود؟ برای شما که عاشقانه دوستش دارید، همیشه برای تان زیبایی اش تازه می ماند. وقتی که لباس تازه ای می پوشد دوست دارید نگاهش کنید. احتیاجاتش را به خاطر دارید و حتی حاضر هستید به خاطر فراهم کردن شان از احتیاجات خود تان صرف نظر کنید.

۱۰ اشتباه همیشگی پدر و مادرها

۱۰ اشتباه همیشگی پدر و مادرها

کودکان شما، عروسک و وسایل برقی نیستند که با یک دفترچه راهنما پا به منزلتان بگذارند. نخندید! تصور کنید وقتی می خواهید یک وسیله برای منزل تهیه کنید یا یک گوشی تلفن همراه بخرید، چقدر دفترچه راهنمای استفاده از آن را زیر و رو می کنید که مبادا وسیله یا گوشی تان را با نا آگاهی و از روی اشتباه خراب نکنید. حالا فکر کنید که کودکی قرار است پا به دنیای شما بگذارد و شما هنوز نمی دانید که در مراحل مختلف سنی چگونه باید با او برخورد کنید.

به گزارش ایران ویج ، خیلی از ما والدین نمی دانیم که اگر با کودک خود رفتار نادرستی داشته باشیم او را خراب می کنیم! حتی به این فکر نمی کنیم اگر زیاد کنترلش کنیم یا اگر به حال خودش رهایش کنیم، چگونه بار می آید. بیشتر ما فکر می کنیم که بچه ها تا زمانی که مدرسه نرفته اند، تربیت و بزرگ کردنشان راحت است. اما نمی دانیم که خیلی از (به خیال خودمان) محبت های ما هم در حق کودک ممکن است اشتباه و به ضررش باشد. اگر شما هم کودکی دارید احتمال دارد که شما هم در رفتار با او دچار اشتباهاتی بشوید. در این مقاله می خواهیم با اشتباهات شایع والدین درباره کودکان نوپا آشنا شویم وراه حل جایگزین آن را هم بخوانیم.

۱) اشتباه اول: رفتار متناقض دارید .

کودکان نوپا وقتی بدانند که چه رفتار یا نتیجه ای در انتظار آنهاست، بهترین کار را می کنند. مثلا اگر بدانند چه زمانی باید به دستشویی بروند و ساعت مخصوص خواب داشته باشند، بهتر با آن کنار می آیند. حتی لازم است آنها بدانند که اگر کار بدی انجام دهند چه عواقبی در انتظار آنهاست. اگر یک روز بالا رفتن از میز باعث شود، مامان و بابا بخندند و او را به هم نشان بدهند و روز دیگر او را دعوا کنند و اخم کنند کودک بیچاره نمی داند بالاخره کاری که انجام داده خوب است یا بد و دفعه بعدی که این کار را تکرار کند چه رفتاری با او خواهد شد. اما هر چه کارها و اتفاقات هماهنگ و قابل پیش بینی باشند، کودک نوپای شما هم انعطاف پذیر و سازگارتر خواهد بود و کمتر شما را خسته خواهد کرد. پس بهتر است همیشه با کودک یک سان رفتار کنید و سعی کنید برای کودک برنامه روتین روزانه داشته باشید. بخصوص وقتی که شما و همسرتان در زمانهای مختلفی از روز با کودک هستید.

۲) اشتباه دوم: شما و همسرتان با کودک رفتاری متناقض دارید.

شما وقتی کودک کلمه زشتی را به زبان بیاورد که معنی اش را نمی داند و جایی شنیده چه می کنید؟ دست او را می گیرید، به چشمانش نگاه می کنید و به او می گویید که کار بدی کرده و نباید این کلمه را دوباره تکرار کند. حالا تصور کنید که کودک همین حرف را تکرار کند و همسر شما بخندد، آنوقت کودک خیال می کند که با تکرار این کلمه می تواند شما را هم بخنداند! لازم است شما و همسرتان در برخوردهایتان با کودک هماهنگ باشید و نه متناقض! حتی لازم است روشهای تربیتی تان هم با هم هماهنگ باشد.

مثلا کودک بداند که تنبیه او همیشه به شکل محروم شدن از یک اسباب بازی مورد علاقه است و نه اینکه یک روز کتک بخورد و یک روز اصلا با وجود کار بدی که کرده تنبیه نشود. تهدید های توخالی و وعده های الکی هم بدترین تاثیر را بر تربیت کودک دارد. بنابر این قبل از وعده دادن به کودک با همسرتان مشورت کنید و در اجرای قوانین و عواقب آن با همسرتان از قبل هماهنگی های لازم را داشته باشید که کودک را گیج نکنید.

در رفتارتان قاطع باشید و با همسرتان جلوی کودک درباره درستی و نادرستی روش برخوردش با کودک جرو بحث نکنید. بهتر است این اختلافات را دور از چشم و گوش فرزندتان حل کنید و در مقابل کودک با هم یک دل و یک زبان باشید.

۳) اشتباه سوم: تاکید بر گذراندن وقت با همه خانواده دارید.

دور هم بودن و گذراندن وقت با کل خانواده بسیار لذتبخش است اما بعضی از والدین ممکن است در این زمان خیلی خسته شوند. البته کودکان هم از زمانی که با یکی از والدین تنها هستند لذت می برند. تنهابودن با کودک برای پدر یا مادر هم لذت بخش است. می توانید وقتی چند فرزند دارید بچه ها را بین خودتان تقسیم کنید تا به یکی از شما خیلی فشار وارد نیاید. و بتوانید به کارهای خودتان و فرزندتان هم رسیدگی کنید. البته این روش وقتی خوب است که شما زمانهایی را هم با کل خانواده بگذرانید. نگویید که نمی توانید یک کودک نوپا را به تنهایی سرگرم کنید، کافی است یک توپ داشته باشید و با هم بازی کنید و یا قبل از خواب برایش قصه بگویید و آنوقت می بینید که تنها بودن با یک کودک نوپا خیلی هم سخت نیست.

۴) اشتباه چهارم: زیاد به او کمک می کنید.

بعضی والدین حتی نمی گذارند کودک نوپا یک قاشق غذا را خودش بخورد، یک شلوار به پا کند یا یک نارنگی را پوست بکند و حتی تکه پازل را سر جایش بگذارد. تا می بینند کودک در انجام دادن کاری به یک مشکل کوچک بر می خورد، زود سعی می کنند مشکل را حل کنند و زود همه کارها را رو به راه کنند تا کودک شان خسته و یا ناراحت نشود.

اما یادتان باشد این کمک های غیرضروری به فرزندتان این پیام نهانی را می دهد که تو نمی توانی به تنهایی این کار را انجام دهی و به کمک من نیاز داری.

والدینی که زیاد به کودک نوپا کمک می کنند او را تنبل، وابسته و نا کارآمد بار می آورند و نمی گذارند کودک به خودش متکی باشد. یادتان باشد لازم است به کودک یاد بدهید که در مشکلات صبور باشد و با ناملایمات کنار بیاید. البته تشویق هم خیلی کمک می کند. مثلا تا کودک پازل را اشتباه گذاشت آن را از او نگیرید و خودتان درستش نکنید، بلکه به او بگویید من مطمئنم که خودت می توانی درستش کنی! کمی بیشتر دقت کن.

۵) اشتباه پنجم: زیاد حرف می زنید.

حرف زدن با کودک لازم و خیلی خوب است اما نه زمانی که می خواهید رفتار نادرستش را مهار کنید. فکر کنید کودک شما گرسنه است و با تکرار یک کلمه «شکلات می خوام» سر شما را به درد آورده. شما هم مدام به او نه می گویید و برایش مفصل توضیح می دهید که الان وقت شام است و کمی باید صبر کند تا شام آماده شود و نباید قبل از شام شکلات بخورد چون جلوی اشتهایش را می گیرد. فرزند بی صبرتان شکلات را می قاپد و شما به زور آن را پس می گیرید و دوباره علت را برای او توضیح می دهید. اما این حرفهای اضافه تنها شما و کودک را کلافه می کند و فایده ای ندارد. یادتان باشد کودکان نوپا به اندازه یک فرد بزرگسال منطقی نیستند و نمی توانند علت ها را آنگونه که شما شرح می دهید هضم کنند. بنابر این زیاد حرف نزنید و خلاصه قانون کلی را بگویید مثلا بگویید قبل از شام شکلات ممنوعه! و اگر از فرمان شما سرباز زد، بدون هیچ شرحی عواقبی را که از قبل مشخص کرده بودید اجرا کنید.

۶) اشتباه ششم: تنها غذای مخصوص کودک به او می دهید.

کودک از یک سالگی می تواند غذای سفره که برای همه پخته شده را بخورد و لازم نیست که برای او جداگانه غذا تهیه کنید. اگر حتی کودکتان زیاد دندان ندارد لازم نیست غذای او را با دستگاه خرد کنید و تنها له کردن گوشت و تکه های سفت غذا با پشت قاشق کافی است. اغلب کودکان وقتی ببینند که مامان و بابا و خواهر و برادرها غذاهای تازه و جدید را هم امتحان می کنند و ادا در نمی آورند و از خوردن امتناع نمی کنند، آنها هم به خوردن غذاهای تازه علاقه مند می شوند. حتی اگر از خوردن چیزی امتناع کردند آن را به فواصل چند وعده دوباره به او تعارف کنید و خودتان موقع خوردن از آن خیلی تعریف کنید تا کودک به آن مشتاق شود. متاسفانه خیلی از والدین سعی می کنند به زور یا با دعوا به کودک غذاهای مورد نیازش را بدهند اما این کار تنها باعث می شود که کودک غذا خوردن را بهانه ای برای جلب توجه والدین بداند.

۷) اشتباه هفتم: او را کنار خودتان می خوابانید.

اگر شما به خواباندن کودک نوپا کنار خودتان ادامه دهید او به این کار عادت خواهد کرد و جدا خواباندن او بعد ها سخت تر خواهد شد. بهترین زمان برای مستقل خوابیدن کودک بین ۲ تا ۳ سالگی است. وقتی که کودک بتواند از تخت پایین بیاید و قدش به اندازه ۸۹ سانتی متر برسد. در این زمان می توانید او را در تختهای معمولی هم بخوابانید و نگران افتادنش نباشید. گاهی ممکن است لازم باشد کمی قبل از خواب کنارش دراز بکشید تا راحت تر به خواب برود و کم کم می توانید این زمان را کم کنید و از کودک بخواهید که به تنهایی روی تختش برود و بخوابد.

۸) اشتباه هشتم: آموزش توالت رفتن را زود شروع کرده اید .

برای اینکه کودک نوپای شما بتواند از دستشویی به جای پوشک استفاده کند، لازم است آمادگی جسمی و فکری آن را داشته باشد. وقتی متوجه شدید که کودک زمان زیادی خشک می ماند و حالت دفع او قابل تشخیص است با او صحبت کنید و با نشان دادن مراحل رفتن به دستشویی، از او بخواهید که قبل از احساس دفع به شما بگوید و یا خودش به دستشویی برود. اما یادتان باشد این مرحله از استقلال کودک را به جنگ قدرت تبدیل نکنید.

کودکی که آماده نباشد به زور نمی توان مجبورش کرد مستقل به دستشویی برود. حتی ممکن است این فشار و تنبیه کودک نتیجه عکس داشته باشد. در عوض تشویق کودک و آفرین گفتن به او می تواند او را به این کار علاقه مند کند. در هر حال نگران نباشید هیچ کودکی با پوشک به دانشگاه نمی رود!

۹) اشتباه نهم: اجازه می دهید کودکتان زیاد تلویزیون و کارتون ببیند.

کودکانی که قبل از ۲ سالگی زیاد پای تلویزیون می نشینند در آینده بیشتر دچار اختلالات یادگیری شده و احتمال رفتارپرخاشگرانه هم در آنها بیشتر می شود. بهتر است به جای اینکه سر کودکتان را با کارتون و تلویزیون گرم کنید او را به فعالیتهایی خلاقانه وادار کنید و از او بخواهید به صحبتهای شما گوش بدهد و تکرار کند. برایش قصه بگویید و با او بازیهای مختلف کنید. هر چه بیشتر بتوانید کودکتان را از تلویزیون دیدن دور کنید برای او بهتر خواهد بود.

۱۰) اشتباه دهم: تسلیم کودکی که قشقرق به پا کرده می شوید

بعضی والدین برای اینکه جلوی دیگران خجالت نکشند و در یک مکان عمومی حفظ آبرو کنند سعی می کنند کودکی را که از کنترل شان خارج شده، با دادن رشوه متوقف کنند. با این کار مثل اینکه یک تابلو روی سر خود نصب کرده ایم که ما در مکانهای عمومی ناتوان، بی دفاع و بی کفایت هستیم. بهتر است یادمان باشد کودک هم این تفاوت رفتار ما را متوجه می شود و خوب از آن استفاده خواهد کرد. بنابر این بهتر است کودک خود را قربانی تصور و حرف دیگران نکنیم و به نگاه های خیره و پچ پچ ها اهمیت ندهیم و سعی کنیم با حفظ کنترل خودمان را به محلی برسانیم که بتوانیم دور از چشمان خیره دیگران قشقرق کودک را با آرامش از سر بگذرانیم.

چگونه رتبه سایت خود را در Google افزایش دهید!

این روزها واژه سئو یا بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو در دارندگان سایت بسیار رایج شده است. بسیاری از مدیران سایت این مبحث را بسیار پیچیده می دانند و فکر می کنند برای بهبود رتبه سایت در گوگل مجبوریم چند میلیون تومان هزینه کنیم تا کارهای عجیب و غریبی انجام شود و سایت ما در اولین تنایج جستجوی گول ظاهر شود.

به گزارش ایران ویج ، ولی موضوع آن قدرها هم پیچیده نیست. هرکسی که درس های دبیرستان را با موفقیت گذرانده است می تواند بهینه سازی سایت را فرا بگیرد و رتبه سایتش را بهبود بخشد. البته این کار فرایندی مستمر است و کاری نیست که یک بار، انجام شود و سپس به فراموشی سپرده شود و مناسب ترین فرد برای انجام این کار مدیر همان سایت است.

● SEO چیست؟

سئو مخفف واژه های SEARCH ENGINE OPTIMIAZTION است که معنی آن «بهینه سازی سایت برای موتورهای جست و جو» است. بهینه سازی سایت برای کلیدواژه ای خاص انجام می شود. کلیدواژه عبارتی است که در گوگل جست و جو می شود که می تواند شامل یک یا چند کلمه باشد.

وقتی صفحه ای از سایت مان را برای کلیدواژه ای بهینه کنیم، وقتی فردی آن کلیدواژه را در گوگل جست و جو کرد سایت ما در اولین نتایج جست و جو ظاهر می شود و در نتیجه ترافیک سایت افزایش می یابد.

نکته مهم آن است که سئو بر هر صفحه سایت اعمال می شود و هر صفحه سایت مان می تواند رتبه ای متفاوت از دید گوگل داشته باشد. وقتی از صفحه خاصی از سایت صحبت نمی شود و به بهینه سازی اشاره می شود معمولا منظور، بهینه سازی صفحه اصلی سایت است.

● چرا سایت را برای گوگل بهینه کنیم؟

هر سایتی برای موفقیت به بازدیدکننده نیاز دارد و یکی از بهترین روش های جذب بازدیدکنندگان با کیفیت، هدایت افرادی است که خودشان دنبال مطلب سایتمان هستند و در گوگل به جست و جو می پردازند. حال چرا در مباحث بهینه سازی سایت بیشتر درباره گوگل صحبت می شود؟

زیرا تعداد جست و جوهایی که در گوگل انجام می شود بیشتر از ۶ برابر مجموع تمامی جست و جوهایی است که در موتورهای جست و جوی دیگر مانند یاهو و… انجام می شود. نکته دیگر آن است که اصول بهینه سازی سایت در موتورهای جست و جو تقریبا مشابه هستند، بنابراین اگر سایت را برای گوگل بهینه کنید، معمولا در موتورهای جست و جوی دیگر نیز رتبه خوبی خواهید داشت.

● نتایج طبیعی و نتایج تبلیغاتی گوگل

همان طور که می دانید برای دیده شدن در اولین نتایج جست و جوی گوگل دو راه وجود دارد. یک راه پرداخت مبلغی به گوگل برای نمایش تبلیغ شما در ستون سمت راست نتایج جستجو است.

گوگل سیستم تبلیغاتی پیشرفته ای دارد که ADWORDS نام دارد و درآمد اصلی گوگل از این راه است. شما می توانید متن تبلیغاتی کوتاهی تعریف کنید و هرگاه کسی واژه موردنظر شما را جست و جو کرد، تبلغ شما را ببیند.

راه دیگر قرار گرفتن در اولین نتایج طبیعی گوگل است. برای این کار لازم نیست پولی بپردازید و باید بر بهینه سازی سایت کار کنید. نتایج طبیعی همان نتایج جست و جو هستند که در ستون سمت چپ گوگل نمایش داده می شوند و هر روز با آن ها سروکار داریم.

ولی موضوع مهم آن است که اهمیت این دو مکان یعنی نتایج طیبعی و نتایج تبلیغاتی یکسان نیست. طبق بررسی هایی که در سال ۲۰۱۰ توسط یک شرکت معروف آمریکایی انجام شده، کمتر از ۵ درصد جستجوگران بر نتایج تبلیغاتی کلیک می کنند، ولی حدود ۴۵ درصد آنها بر اولین نتیجه جست و جوی طبیعی گوگل کلیک می کنند.

پس اگر در کلیدواژه موردنظر اولین نتیجه جست و جوی گوگل باشیم از هر ۱۰۰ جستجوگر ۴۵ نفر وارد سایت ما خواهند شد، درحالی که حداکثر ۵ نفر از طریق لینک های تبلیغاتی وارد سایت می شوند. ترافیک ایجادشده از نتایج طبیعی، ۹ برابر ترافیک حاصل از تبلیغ در گوگل است و همین موضوع اهمیت و ارزش بهینه سازی سایت را نشان می دهد. یکبار دیگر تکرار می کنیم ترافیک ایجاد شده از نتایج طبیعی رایگان است!

● بهینه سازی سایت شامل چه کارهایی است

بهینه سازی سایت به دو بخش عمده تقسیم می شود.

۱ – تغییرات داخل سایت یا بهینه سازی صفحات سایت

۲ – بهینه سازی در خارج از سایت

بهینه سازی صفحات سایت همان ایجاد تغییرات در محتویات و کد صفحات و کلا تمام تغییراتی است که در سایت مان انجام می دهیم. بهینه سازی خارج از سایت با ایجاد لینک های باارزش از سایت های دیگر به سایت ما و چند کار دیگر انجام می شود که خود مبحث بسیار گسترده ای است.

حال شاید این سوال پیش بیاید که کدام مهم تر است؟ اگر درمورد ایران صحبت کنیم، بسیاری از وب سایت ها به طور حرفه ای بر بهینه سازی سایت شان کار نمی کنند و در بسیاری از کلیدواژه ها رقابت خیلی تنگاتنگ نیست.

اولین گام بهینه سازی، کار بر صفحات سایت است. وقتی صفحات سایت را به اندازه کافی بهبود ببخشیم معمولا تغییر قابل توجهی در رتبه سایت ما ایجاد می شود و حتی شاید در اولین نتایج گوگل قرار بگیریم. سپس می توانیم به بهینه سازی در خارج از سایت یا همان لینک سازی بپردازیم. البته در بهینه سازی حرفه ای حتما باید بر دو مورد نیز کار کنیم.

● انتخاب کلیدواژه مناسب

اولین و مهم ترین قدم در بهینه سازی سایت برای موتورهای جست و جو انتخاب کلیدواژه های مناسب است. البته شاید بهتر باشد برای شروع بر یک کلیدواژه تمرکز کنیم و سپس تعداد کلیدواژه ها را افزایش دهیم.

بدترین اتفاق ممکن در بهینه سازی سایت آن است که سایت تان برای یک کلیدواژه نامناسب بهینه شده باشد. فرض کنید رستوران جدیدی راه اندازی کرده اید که نامش «رستوران آناناس» است. اگر سایت خود را برای کلیدواژه «رستوران آناناس» بهینه کنید این کار احتمالا هیچ تاثیری در افزایش ترافیک سایت نخواهد داشت، زیرا در ماه شاید یک نفر هم این کلیدواژه را جست و جو نکند. البته اگر بعدها که رستوران خیلی معروف شد شاید این کلیدواژه مناسب باشد.

برای انتخاب کلیدواژه مناسب می توانیم خود را جای کاربر اینترنتی قرار دهیم و سپس فکر کنیم که اگر دنبال محصولات و خدمات سایت مان بودیم کدام کلیدواژه ها را جست و جو می کردیم. بهتر است کلیدواژه ها را دقیق تر و محدودتر کنیم. مثلا اگر کار شرکت ما طراحی سایت است و در تهران فعالیت می کنیم شاید در ابتدای کار کلیدواژه «طراحی سایت تهران» کلیدواژه ای بهتر از «طراحی سایت» باشد.

پس از انتخاب و فهرست کردن کلیدواژه های مناسب، قدم بعدی آن است که دریابیم کدام کلیدواژه ها بیشتر جست و جو می شوند. شرکت گوگل برای این کار ابزار رایگان و قدرتمندی را در اختیارمان قرار می دهد.

کافی است در گوگل کلمات KEYWORD TOOL را جست و جو کنیم و اولین نتیجه جست و جو را انتخاب کنیم. در این صورت به صفحه ای از گوگل دسترسی پیدا می کنیم که می توان با تایپ کلیدواژه موردنظر، تعداد جست و جوهای انجام شده در ماه را مشاهده کرد. همچنین گوگل کلیدواژه های مرتبط را پیشنهاد می کند.

البته ابزار کلیدواژه گوگل اطلاعات بسیار کاملی در اختیار شما قرار می دهد، مثلا میزان رقابت بر کلیدواژه موردنظر، تعداد جست و جوها از منطقه دلخواه و تعداد جست و جوهای انجام شده در ماه های قبل بخشی از این اطلاعات است. با استفاده از ابن ابزار می توانیم کلیدواژه های متداول تر را اتخاب کنیم.

اگر واقع بین باشیم در بهترین حالت ممکن که قرار گرفتن در اولین نتیجه جست و جو است، شاید یک سوم جست و جوها به سایت ما ختم شود. مثلا اگر کلیدواژه انتخابی ما در ماه ۱۰۰۰ بار جست و جو می شود، در حالت رویاریی شاید حدود ۳۰۰ بازدیدکننده ایجاد شود که عدد بسیار کمی است. بنابراین احتمالا چنین کلیدواژه ای ارزش بهینه سازی ندارد و بهتر است به دنبال واژه های دیگری باشیم که در ماه حداقل چند ده هزار بار جست و جو می شوند.

برای یافتن بهترین کلیدواژه های ممکن باید از مشتریانی که در بازار هدف قرار دارند شناخت کافی داشته باشیم و با علاقه مندی ها و مشکلات آنها به اندازه کافی آشنا باشیم.

همچنین بهتر است کار را با کلیدواژه هایی شروع کنیم که رقابت شدیدی بر آنها وجود ندارد. بهینه کردن سایت برای کلیدواژه های مرکب که شامل چندین واژه هستند معمولا آسان تر است زیرا وارد رقابت با افراد کمتری می شویم.

پس از انتخاب کلیدوازه های موردنظر باید این کلیدواژه ها را در سایت اعمال کنیم. در شماره بعد به چند روش ساده و کاربردی برای بهینه سازی صفحات سایت برای کلیدواژه انتخاب شده می پردازیم.

جزئیات کامل فاجعه مصر

درگیری میان طرفداران فوتبال در یک بازی لیگ مصر دست‌کم 76 کشته و نزدیک به هزار زخمی بر جای گذاشت.
ایسنا- به نقل از روزنامه مصری الاهرام، در چارچوب هفته هفدهم لیگ برتر فوتبال مصر، تیم المصری شامگاه روز چهارشنبه در شهر پورت سعید میزبان تیم الاهلی قاهره، مدافع عنوان قهرمانی بود که در پایان با نتیجه سه بر یک حریف خود را شکست داد و به روند 25 بازی بدون شکست این تیم پایان داد.

به محض آن‌که فهیم عمر، داور بازی سوت پایان را به صدا درآورد، تماشاگران تیم میزبان به بازیکنان الاهلی که باشگاه قرن بیستم آفریقا لقب گرفته، حمله کرده و با تماشاگران حریف درگیر شدند که بر اساس اعلام تلویزیون دولتی مصر این درگیری‌ها به کشته شدن دست‌کم 76 تن و زخمی شدن بیش از هزار تن دیگر انجامید و 47 تن نیز در این رابطه دستگیر شدند.


در پی این درگیری‌ها که در غیاب نیروهای امنیتی رخ داد، تعدادی از بازیکنان الاهلی از جمله محمد ابوتریکه و عماد متعب خداحافظی خود را از فوتبال اعلام کردند.

حسام حسن نیز که یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال مصر و الاهلی به شمار می آید و هم اکنون سرمربیگری المصری را برعهده دارد، در اعتراض به حوادث بازی با الاهلی به همراه هیئت مدیره این تیم از سمت خود استعفا دادند.

برخی منابع دلیل این درگیری ها را عصبانیت طرفداران المصری از پلاکاردی می دانند که طرفدارن الاهلی آن را به ورزشگاه برده بودند و روی آن نوشته شده بود "در پورت‌سعید، مردی پیدا نمی شود".

اما تعدادی از نمایندگان مجلس الشعب مصر مسئولیت حوادث ورزشگاه شهر پورت‌سعید را به گردن شورای عالی نیروهای مسلح مصر انداختند و تاکید کردند که این حوادث با لغو حالت فوق‌العاده در این کشور ارتباط دارد.

پیش از این شورای نظامی حاکم در مصر از لغو حالت فوق‌العاده در این کشور از اول ماه فوریه خبر داده بود.

از سوی دیگر شبکه‌های تلویزیونی مصر از عدم حضور استان‌دار پورت‌سعید و فرمانده نیروهای امنیتی این استان در ورزشگاه خبر داده و اعلام کردند که این دو مسئول همواره در بازی های خانگی المصری حضور داشته‌اند.

در همین حال بازی همشهری و رقیب سنتی الاهلی یعنی الزمالک در برابر الاسماعیلی در ورزشگاه القاهره در حالیکه با نتیجه مساوی 2-2 در جریان بود، در اعتراض به حوادث ورزشگاه پورت‌سعید نیمه‌تمام ماند.

در پی توقف این بازی، یکی از جایگاه‌های تماشاگران ورزشگاه القاهره نیز دچار آتش‌سوزی شد اما این حادثه هیچ کشته و یا زخمی به دنبال نداشت.

به دنبال حوادث خونین ورزشگاه پورت‌سعید، تیم های الاهلی، الزمالک، الاسماعیلی، الاتحاد اسکندریه، المقاصه و الجونه فعالیت‌های ورزشی خود و مشارکت در لیگ برتر مصر را به حالت تعلیق درآوردند. فدراسیون فوتبال این کشور نیز بازی‌های لیگ فوتبال را متوقف کرد و از احتمال لغو نهائی این فصل لیگ برتر مصر خبر داد.

هم‌چنین در پی کشته شدن تعداد زیادی از طرفداران تیم الاهلی، این باشگاه، رقیب دیرینه اش الزمالک و باشگاه الاسماعیلی سه روز عزای عمومی اعلام کردند. تعداد زیادی از باشگاه‌های آفریقایی و باشگاه لیورپول انگلیس نیز کشتار خونین تماشاگران الاهلی را تسلیت گفتند.

در پی این حادثه، محمد حسین طنطاوی، رئیس شورای نظامی مصر دستور داد، دو هواپیمای نظامی به پورت‌سعید اعزام شوند تا اعضای کاروان الاهلی و کشته‌ها و زخمی‌ها را به القاهره منتقل کنند.

طنطاوی هنگام بازگشت کاروان الاهلی به قاهره از آنها استقبال کرد و در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی این باشگاه اظهار کرد: این اتفاقات می‌تواند در هر جای دنیا رخ دهد اما ما عاملان این حوادث را به حال خود رها نمی‌کنیم و همه افرادی که برای بی‌ثباتی مصر نقشه می‌کشند،‌مجازات خواهند شد.

وی در ادامه از پرداخت غرامت به قربانیان و خانواده‌هایشان خبر داد و گفت، ما این مرحله را پشت سر خواهیم گذاشت و مصر به ثبات دست خواهد یافت.

وی افزود: ما در حال اجرای نقشه راهی برای انتقال قدرت به غیرنظامیان منتخب هستیم.

از سوی دیگر دادستان کل مصر دستور انجام تحقیقات درباره حوادث ورزشگاه پورت‌سعید را صادر کرد و برای بررسی دقیق آن عازم این شهر شد.

در همین حال، مجلس الشعب مصر امروز (پنج شنبه) نشستی فوق‌العاده برای بررسی حوادث پورت‌سعید برگزار می کند.

گروه اخوان المسلمین نیز که دارای اکثریت پارلمانی است، بقایای نظام حسنی مبارک، رئیس‌جمهوری سابق این کشور را به دست داشتن در حوادث بازی الاهلی و المصری متهم کرد.

عصام العریان، نائب‌رئیس حزب آزادی و عدالت وابسته به اخوان‌المسلمین و رئیس کمیته روابط خارجی مجلس الشعب(پارلمان مصر) اظهار کرد: حوادث پورت‌سعید برنامه‌ریزی شده و پیامی از سوی بقایای نظام منحل است.

وی افزود: این حوادث انتقامی از درخواست ما برای لغو حالت فوق‌العاده است. آنها بر آن هستند که مصر را در سالگرد پیروزی انقلاب این کشور به ویرانی بکشانند.

از سوی دیگر، کمال الجنزوری، نخست‌وزیر مصر اعلام کرد، امروز نشست گروه امنیتی دولت برای بررسی حوادث پورت‌سعید و انجام اقدام‌های لازم در راستای عدم تکرار حوادثی از این دست برگزار می‌شود.

سپ بلاتر، رئیس فدراسیون بین‌المللی فوتبال(فیفا)‌ به خانواده‌های قربانیان حوادث پورت‌سعید تسلیت گفت و اظهار کرد، روز چهارشنبه روز سیاهی در تاریخ فوتبال بود.

نامه اعتراضی دفتر دکتر روحانی به معاون سیاسی صداوسیما

دفتر رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه‌ای به معاون سیاسی سازمان صداوسیمای، به پخش مستند «صراط» اعتراض کرده است.
آفتاب- سرویس سیاسی: دفتر دکتر حسن روحانی، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه‌ای به معاون سیاسی سازمان صداوسیما، به پخش مستند «صراط» اعتراض کرده است.

به گزارش آفتاب، متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بسمه‌تعالی
جناب آقای مجید آخوندی
معاون محترم معاونت سیاسی سازمان صداوسیما

با سلام و احترام؛

در بخشی از برنامه سیاسی صراط (تولید واحد مرکزی خبر) که در تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۹۰ در بخش‌های مختلف خبری پخش شد، به فعالیت گروه هسته‌ای دوره دوم (مهر ۸۲ تا مرداد ۸۴) اشاره گردید، بخشی که در آن، متأسفانه چند ثانیه‌ای از مصاحبه مسئولین به صورت گزینشی انتخاب شده بود. تأسف‌بارتر آنکه در این برنامه، حرف‌های بی‌اساس و بدون منبع دقیقی از دو وزیرخارجه وقت اروپا نقل‌قول گردید که ظاهراً هدف برنامه‌ساز، چیزی جز تجلیل از مقامات غربی و اهانت به مسئولین کشور نبود.

در رابطه با برنامه مخرب، سراسر اهانت‌آمیز و خلاف واقع «صراط»، نکاتی را ذیلاً متذکر می‌شود:

۱. کلیه سیاست‌ها و اقدامات گروه هسته‌ای، از جمله دعوت از سه وزیرخارجه وقت اروپا و مذاکرات سعدآباد که منتهی به بیانیه تهران گردید، در چهارچوب مصوبات سران نظام بوده و از قطعات افتخارآمیز تاریخ سیاسی کشور است. در این رابطه، ضرورت دارد توجه شما را به بیانات مقام معظم رهبری مدظله در دیدار کارگزاران نظام (۱۱/۸/۱۳۸۲) دقیقاً ۱۲ روز بعد از مذاکرات سعدآباد جلب نمایم:

«کاری که مسئولین کردند، کار درستی بود. با تدبیر و بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئه‌ای که از طرف آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها علیه جمهوری اسلامی طراحی شده بود، شکسته شود. البته این آغاز قضیه است و کار تمام نشده است. اگر ادامه این کار به همین روالی که تاکنون طراحی شده، ادامه پیدا کند، هیچ ایرادی ندارد...

آنچه که تاکنون مسئولان محترم ـ چه آقای دکتر روحانی و چه آقای رئیس‌جمهور و مسئولان دیگر ـ حقیقتاً زحمت کشیدند این است که با دقت و ملاحظه جوانب، کار کرده‌اند و حواس‌شان جمع است که کاری برخلاف مبانی و اصول انجام نگیرد؛ بنده هم مطلع هستم و هرجا احساس کنم که برخلاف ضوابط، اهداف و عزت ملی و جهت‌گیری نظام اسلامی کاری انجام می‌گیرد، مطمئناً نخواهم گذاشت و جلوش را می‌گیرم. البته تاکنون چنین مسئله‌ای پیش نیامده و به فضل الهی امیدوارم بعد از این هم بتوانند با همه جهات، این کار را پیش ببرند.»

۲. در کلیه موارد، تصمیمات هسته‌ای به صورت جمعی و با هماهنگی با بالاترین مقامات نظام اتخاذ گردیده است. در این زمینه، بیانات مقام معظم رهبری دامت برکاته در نماز جمعه مورخ ۲۹/۷/۸۴ یعنی دو ماه بعد از پایان مسئولیت دکتر حسن روحانی، کاملاً گویا است:
«کاری که در کشور در این زمینه ـ چه در چالش بین‌المللی مربوط به کار هسته‌ای، چه در خود کار هسته‌ای، دارد انجام می‌گیرد، کاری است که با حکمت و مشورت دارد انجام می‌گیرد؛ این را ملت ایران بدانند، گاهی اظهار نگرانی می‌شود که مبادا کار غیرمدبّرانه‌ای انجام بگیرد؛ مبادا تصمیمات فردی گرفته بشود؛ نه، قضیه این جور نیست. خوشبختانه مسئولان کشور در این مسئله هم‌رأی و هم‌فکرند؛ کار با مشورت،
کلیه سیاست‌ها و اقدامات گروه هسته‌ای، از جمله دعوت از سه وزیرخارجه وقت اروپا و مذاکرات سعدآباد که منتهی به بیانیه تهران گردید، در چهارچوب مصوبات سران نظام بوده و از قطعات افتخارآمیز تاریخ سیاسی کشور است.
با تدبیر ـ از اول و در این دو سال و اندی هم همین جور بوده است ـ و با فکر جمعی انجام گرفته است و پیشرفت کرده‌ایم. بعد از این هم همین جور خواهد بود. افرادی مردم را نترسانند که ممکن است کار بی‌مشورت باشد، عجولانه باشد، (نه خیر؛ کار دارد درست با حکمت و همه‌جانبه، با توجه به جوانب گوناگون، پیش‌ می‌رود.»

۳. همچنین در این برنامه، کلام مقام معظم رهبری مدظله‌ مورد سوء‌استفاده برنامه‌سازان شما قرار گرفت، اگر ایشان در بیانات خود به واژه «عقب‌نشینی» اشاره فرمودند، منظور نظر ایشان، «عقب‌نشینی تاکتیکی» بود که در صورت عدم‌تحقق، خیانت به کشور محسوب می‌شد. در همین رابطه، ضرورت دارد تا به بیانات مقام معظم رهبری مدظله در جلسه کارگزاران نظام در تاریخ ۱۸/۷/۸۵ که زمینه سیاسی «عقب‌نشینی» را تبیین فرموده‌اند توجه شود:
«در جنگ، عقب‌نشینی یک تاکتیک است؛ عقب‌نشینی فرار نیست ـ این را آدم‌هایی که جنگ را دیده‌اند خوب می‌دانند، می‌فهمند ـ همچنانی که پیشروی تاکتیک است. یک جا فرمانده لازم می‌داند عقب‌نشینی تاکتیکی بکند. که اگر نکند، خیانت است؛ همچنانی که اگر آنجایی که باید پیشروی کند، پیشروی نکند، خیانت است. فرق عقب‌نشینی تاکتیکی با فرار چیست؟ تفاوتش این است که تحت انتظام فرماندهی و یک عمل منضبط است... ما آن دو سال، دو سال و نیم، آن مشی‌ای که داشتیم، اگر آن مشی‌ را نمی‌کردیم، امروز ممکن بود خودمان را ملامت کنیم،‌ بگوییم چرا آن راه را تجربه نکردیم؟ حالا نه، با دل قرص و با دید روشن، می‌دانیم داریم چه کار می‌کنیم، آن راه را هم تجربه کردیم و دیدیم هیچ احتجاجی بر علیه دستگاه و نظام نیست...»

۴. اینگونه به نظر می‌رسد که سخنان سایرین برای برنامه‌سازان شما جالب توجه است، در این صورت، مراجعه به کتاب‌های محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین یوشکا فیشر، وزیرخارجه وقت آلمان که اخیراً منتشر گردیده، می‌تواند این امر را برای آنها روشن سازد که چگونه گروه مذاکره‌کننده دوره دوم:

۱) کشور را از خطر جنگ رهانید.

البرادعی در کتاب خود می‌گوید جک استراو شغل خود را به دلیل احمقانه‌ خواندن جنگ قریب‌الوقوع امریکا علیه ایران از دست داد؛

۲) کشور را از موضع متهم به مدعی رسانید.
خانم رایس وزیر خارجه امریکا در مصاحبه ۲۰ اسفند ۸۳ خود با رویترز می‌گوید ایرانی‌ها در مذاکرات خود با سه کشور اروپایی موفق شده بودند امریکا را منزوی کنند و به نحوی طلبکار باشند که امریکا و اروپا به آنها امتیاز بدهد؛

۳) مسائل مورد بحث و استناد دشمنان ملت را حل‌وفصل نمود.

گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به خوبی گویای آن است که اتهامات دشمنان ایران مبنی بر اینکه ایران به مدت هجده سال مخفی‌کاری کرده و تعهدات بین‌المللی هسته‌ای خود را نقض نموده است به تدریج حل‌وفصل نموده و در قطعنامه نوامبر ۲۰۰۴، پرونده هسته‌ای ایران از دستور کار اضطراری شورای حکام خارج می‌شود؛

۴) فرصت لازم را برای دانشمندان هسته‌ای جهت تکمیل فن‌آوری هسته‌ای به وجود آورد.

در پاییز ۱۳۸۳ تعداد سانتریفیوژ‌ها را از چند عدد به حدود ۱۳۰۰ عدد رساند و به دولت نهم تحویل داد. UCF اصفهان را در بهار ۱۳۸۳ و آب سنگین اراک را در تابستان ۱۳۸۳ تکمیل نمود.

۵. شایان ذکر است که تعلیق موقت و داوطلبانه قطعه و مونتاژ برای نخستین بار توسط گروه هسته‌ای دوره دوم در تیرماه ۱۳۸۳ شکسته شد و دکتر حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی طی مصاحبه‌ای در تاریخ ۹/۴/۱۳۸۳ آغاز فعالیت را اعلام نمود. پایان تعلیق موقت و داوطلبانه اصفهان نیز توسط گروه هسته‌ای مذکور در اردیبهشت ماه ۱۳۸۴ اعلام گردید و دکتر حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی نیز طی مصاحبه‌ای در تاریخ ۱۰/۲/۱۳۸۴ این مسئله را اعلام نمود.

شایان ذکر است سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که وظیفه خطیر اطلاع‌رسانی را در کشور برعهده دارد، لازم است مطابق وظیفه شرعی و قانونی خود، مطالب فوق را جهت تنویر افکار عمومی جامعه منعکس نماید.

دفتر رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک
مجمع تشخیص مصلحت نظام

تجمع ۸۰۰ دانشجوی حقوق مقابل کانون وکلا

تعدادی از دانشجویان حقوق در اعتراض به نتیجه آزمون وکالت سال ۹۰ مقابل کانون وکلای مرکز تجمع کردند.

آفتاب: تعدادی از دانشجویان حقوق در اعتراض به نتیجه آزمون وکالت سال ۹۰ مقابل کانون وکلای مرکز تجمع کردند.

صبح چهارشنبه بیش از ۸۰۰ دانشجو رشته حقوق در اعتراض به نتایج آزمون وکالت سال ۹۰ در مقابل کانون وکلای مرکز تجمع کردند و خواستار لغو آزمون مرحله دوم کارآموزی وکالت ۹۰ شدند.

به گزارش پانا، همچنین تجمع‌کنندگان از مسوولان کانون وکلای مرکز به دلیل بی‌توجهی به وضعیت دانشجویان حقوق انتقاد کردند.

انتقاد محمد هاشمی از برنامه «صراط»

محمد هاشمی رفسنجانی، رییس اسبق صداوسیما از برنامه صراط به شدت انتقاد کرد و گفت: این که صراط جهنم است.
آفتاب: محمد هاشمی رفسنجانی، رییس اسبق صداوسیما در برنامه زنده بعدازظهر دیروز رادیو گفت‌وگو، از برنامه صراط به شدت انتقاد کرد و گفت: این که صراط جهنم است.

به گزارش بازتاب، وی در این مناظره با موضوع شکل‌گیری احزاب سیاسی و احزاب دولت ساخته به همراه حمیدرضا ترقی، از حزب موتلفه و پسر دکتر مرندی شرکت کرده بود و انتقادش باعث کمی جر و بحث در برنامه شد و کم کم صدای او قطع شد.

نرخ ارز، سکه و طلا (۱٣ / ۱۱/ ۹۰)

قیمت هر مثقال طلای 17 عیار: 317000
قیمت هر مثقال طلای 18 عیار: 337230
قیمت هر گرم طلای 18 عیار: 73180
قیمت هر مثقال طلای 19 عیار: 355220
قیمت هر گرم طلای 19 عیار: 77220
قیمت هر مثقال طلای 20 عیار: 374560
قیمت هر گرم طلای 20 عیار: 81430
قیمت هر مثقال طلای 21 عیار: 393440
قیمت هر گرم طلای 21 عیار: 85530
قیمت هر مثقال طلای 22 عیار: 411880
قیمت هر گرم طلای 22 عیار: 89540
قیمت هر مثقال طلای 24 عیار: 449650
قیمت هر گرم طلای 24 عیار: 97750

قیمت فروش سکه در بازار ایران(تومان)

تمام سکه بهار آزادی طرح قدیم: 770000
تمام سکه بهار آزادی طرح جدید: 755000
نیم سکه بهار آزادی: 368000
ربع سکه بهار آزادی: 187000
سکه یک گرمی: 92000

نرخ جهانی کالاهای اساسی(دلار)
قیمت پلاتین: 1613.24
قیمت نقره: 33.83
قیمت مس: 8367.45
قیمت پالادیوم: 691.49
قیمت گندم: 675
قیمت سویا: 1212.25
قیمت ذرت: 642.5
قیمت قهوه: 217.54
قیمت شکر: 23.51
قیمت الوار: 255.19
قیمت بنزین: 291.53
قیمت گاز طبیعی: 2.4
قیمت نفت خام: 98.4

خسارت رسوایی مالی سه هزار است یا سی هزار؟

فساد در کلام عامه در مفاهیمی مانند اختلاس و رشوه و نظایر آن جلوه‌گر می‌شود. اما ادبیات اقتصاد سیاسی با در نظر گرفتن روابط و تاثیرات سیاسی و اقتصادی حمایت‌های تبعیض آمیز مقامات سیاسی، نگاه‌ دقیق‌تری به فساد دارد.
احمد توکلی

بسم الله الرحمن الرحیم
قابل توجه همکاران ارجمند نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

فساد در کلام عامه در مفاهیمی مانند اختلاس و رشوه و نظایر آن جلوه‌گر می‌شود. اما ادبیات اقتصاد سیاسی با در نظر گرفتن روابط و تاثیرات سیاسی و اقتصادی حمایت‌های تبعیض آمیز مقامات سیاسی، نگاه‌ دقیق‌تری به فساد دارد. در مورد اخیر به دلیل بزرگی ابعاد فاجعه، مردم کاملا آن را محصول پیوند قدرت و ثروت شمرده‌اند و این امر که به واقعیت بسیار نزدیک است، هزینه‌های این پدیده مشئوم را چندین برابر ساخته است. فساد سیاسی(Political Corruption) که به طور خلاصه «سوء استفاده از قدرت عمومی برای مقاصد خصوصی » تعریف شده است ، عموماً با نقض موازین شایسته سالاری ( Meritocratic Guidelines) در قالب‌های مختلف اتفاق می افتد:
۱. رفیق بازی در سپردن مناصب یا واگذاری امتیازات به شکل غیر رقابتی (Cronyism). شبیه نصب آقای جهرمی به دستور آقای احمدی نژاد برای مدیرعاملی بانک صادرات یا آقای پرویزیان با حمایت مشایی به مدیرعاملی بانک توسعه صادرات و شورای پول و اعتبار، یا آقای پورمحمدی با حمایت مشایی و حکم آقای احمدی نژاد در قائم مقامی رئیس کل بانک مرکزی، بدون آنکه صلاحیت علمی و تجربی لازم را داشته باشند.
۲. سپردن امکانات و دادن امتیاز به اقوام و نزدیکان (Nepotism)،
۳. توزیع امکانات خارج از مقررات به فرد یا گروه خاص بین دوستان یا حمایت مالی یا اداری از فرد یا گروهی خاص برای جلب آرای افراد(Patronage)‌‌، مانند کمک مالی به برخی از نامزدهای مجلس به دست محمدرضا رحیمی، یا تلاش برای تقسیم پول به دست مدیر کل حقوقی ریاست جمهوری در زمان معاونت حقوقی محمدرضا رحیمی، بین برخی از استیضاح کنندگان مرحوم کردان، یا اجرای پروژه های عمرانی در حوزه های انتخاباتی نمایندگان طرفدار دولت.
۴. تجارت نفوذ( Trading Influence) که دریافت وجهی از فردی برای جلب حمایت شخص سومی که در حکومت قدرتی دارد، به نفع پرداخت کننده. شخص واسط، صاحب منصب مورد نظر را یا در پول سیاه شریک می کند و یا به شکل حمایت انتخاباتی دست به جبران می‌زند.
۵. رانت در ادبیات مبارزه با فساد، اصطلاحاً به بهره‌برداری از مناسبات ساختاری – سیاسی برای پیشبرد منافع اقتصادی اطلاق می‌شود. رانت خواری عمدتا از طریق کاهش کارایی، زیان اخلاقی (Moral Hazard) و کج گزینی ( Adverse Selection) عمل می‌کند. به این صورت که د رمحیط رانتی، شرکتها برای افزایش نفع خود ، ناچار باید خود را به افرادی خاص که «توزیع کننده رانت» یا «حامی تاثیر‌گذار» در ساخت قدرت هستند نزدیک نمایند. به این ترتیب، رقابت شرکتی به رقابت در عرصه جلب نظر مقامات و دیوانسالاران تبدیل می‌شود. به بیان دیگر ، شرکتها به جای تلاش بیشتر و مواجهه با ریسکی که بایستی قبل از آن در جریان رقابت واقعی با سایر شرکت‌ها تجربه می‌کردند، اینک باید در فرایندی کانالیزه شده و با تبدیل شدن به موسسات چنگالی جستجوگر رانت (Grabber-Friendly Institiutions) به فعالیت تجاری ادامه دهند. در نهایت محیط کسب و کار در چنین فضایی به تدریج برای سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی نامطبوع می‌شود. مرتبه ایران از جهت مناسب بودن محیط کسب و کار در سال ۲۰۱۱، از بین ۱۸۳ کشور، مرتبه ۱۲۹ است.
همگی این موارد و مشابه آن ها فساد سیاسی است که علاوه بر ضرباتی که به اقتصاد ملی می‌زند ، مشروعیت سیاسی حکومت را مستقیماً و نیز از طریق گسترش فساد هدف می‌گیرد.
در باره فاجعه مالی اخیر، این زلزله سیاسی – اقتصادی نکات زیر مهم است:
۱. این پدیده با لفظ اختلاس دارد جا می‌افتد ؛ در حالی که این امر کلاهبرداری نجومی با ابعاد مالی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مخرب بزرگ است و اخلال در وضیعت اقتصاد ملی است و با توجه به سوابق پرونده های بسیار کوچک تر از آن، حداقل عنوان مناسب برای متهم «مفسد فی الارض» است. دادستان محترم کل کشور نیز همین نظر را اعلام فرمودند.
۲. هزینه‌های ریالی بالفعل این فاجعه حدوداً ۱۷۳۰ میلیارد تومان است که به غلط ۳۰۰۰ میلیارد تومان تبلیغ شده است . شبیه مورد فاضل خداد که به اختلاس ۱۲۳ میلیاردی معروف شد، در حالیکه این مبلغ کل گردش مالی متقلبانه خداداد بود و سوءاستفاده وی ۶ میلیارد تومان بیشتر نبود که البته در جای خویش کوچک نبود. در مورد اخیر نیز گردش وجوه حدود ۲۸۰۰ میلیارد تومان بوده است که حدود ۱۰۵۰ میلیارد تومان آن به بانک ها بازگشته است. و سوءاستفاده ۱۷۳۰ میلیارد تومان بوده است. خطای خود مسئولان در خبر رسانی از ابتدای کار باعث این اشتباه عمومی شده است.
۳. هزینه های مالی و اقتصادی این فاجعه بسیار است؛ از جمله:
٭ کاهش اعتماد منجر به کاهش سرمایه اجتماعی می‌شود و در اثر نزول سرمایه اجتماعی نرخ رشد و نرخ سرمایه گذاری پایین می‌آید و نرخ بیکاری افزایش خواهد داشت.
٭ کاهش اعتماد به ویژه نسبت به دولت ، موجب کاهش نرخ رشد و نرخ سرمایه‌گذاری است. یک مطالعه علمی انجام شده با اطلاعات ۴۹ کشور به روشنی این رابطه معکوس را بین بی‌اعتمادی به دولت و نرخ سرمایه‌گذاری و رشد نشان می‌دهد.
٭ کاهش اعتماد به سیستم قانونی به افزایش ریسک سرمایه‌گذاری منجر می‌شود و کاهش ریسک‌پذیری بر سرمایه‌گذاری اثر منفی می‌گذارد.
٭کاهش اعتماد به نظام (دینی)، جرائم را افزایش می‌دهد و هزینه‌های دولت را برای مهار ناهنجاری‌های اجتماعی بالا می‌برد.
٭ این قبیل حوادث انگیزه کار و فداکاری را به شدت پایین می‌آورد . تصور بفرمائید تاثیر منفی این حادثه بر نیروی انتظامی ، پرستاران، معلمان، نیروهای نظامی که کارشان بدون درجه ‌ای از خود گذشتگی شدنی نیست ، چه خواهد شد؟
٭فساد طبق تمامی مطالعات علمی رانت‌جویی را افزایش می‌دهد. رابطه معکوس رانت جویی و رشد سرمایه ‌گذاری نیز هم از حیث نظری و هم از جهت مطالعات تجربی مسلم است.
٭ تمامی عوامل بالا، هزینه مبادله (Transaction Costs) را در اقتصاد بالا می‌برد که طبیعتاً ناکارایی و کاهش رشد را در پی دارد.
۴. هزینه‌های بالای فرهنگی و سیاسی، کوچک شدن دزدی‌ها و کلاهبرداری‌های دیگر و بی اعتمادی به ارکان نظام و در نتیجه آسیب جدی به مشروعیت مردمی نظام از تبعات آن هاست.
سفارش های امیر مؤمنان علیه السلام در نامه به مالک اشتر در باره موضوع قابل ذکر است که فرمود:
اَنْصِفِ اللّهَ وَ اَنْصِفِ النّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَ مِنْ خاصَّةِ اَهْلِکَ،
وَ مَنْ لَکَ فیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ، فَاِنَّکَ اِلاّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ، وَ مَنْ ظَلَمَ
عِبادَ اللّهِ کانَ اللّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبادِهِ، وَ مَنْ خاصَمَهُ اللّهُ اَدْحَضَ
حُجَّتَهُ، وَ کانَ لِلّهِ حَرْباً حَتّى یَنْزِعَ وَ یَتُوبَ. وَ لَیْسَ
شَىْءٌ اَدْعى اِلى تَغْییرِ نِعْمَةِ اللّهِ، وَ تَعْجیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ اِقامَة عَلى
ظُلْم، فَاِنَّ اللّهَ یَسْمَعُ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدینَ، وَ هُوَ لِلظّالِمینَ
بِالْمِرْصـادِ.
جانب خدا و مردم را در برابر نفس خود و خواص از خاندانت و کسانى از مردم که به آنها علاقه دارى نگهدار، که اگر چنین نکنی، ستم کرده اى، و هر که به بندگان خدا
ستم کند، خداوند به جاى بندگان ستمدیده خصم او خواهد بود، و هرکه خداوند دشمن وی باشد، نفوذ کلامش را کاهش دهد، و شخص ستمکار در جنگ با خداست تا وقتى که از ستم دست بردارد و توبه کند. و چیزى در
تغییر نعمت خدا، و سرعت دادن به عقوبت او قوى تر از ستمکارى
نیست، که خداوند شنواى دعاى ستمدیدگان، و در کمین
سـتمکاران است.
اگر چنین عمل می کردیم کارمان به این جاها می کشید؟
۵. بنابراین پاسخِ پرسش از اندازه خسارت این جنایت این است که حتی در اموری که کمیت پذیراند، خسارت نه تنها با مبلغ ۳۰۰۰ قابل بیان نیست ، بلکه معلوم نیست ۳۰۰۰۰ یا ۳۰۰۰۰۰ کدام درست است، چه رسد به خسارت کیفی که شمارش پذیر نیست.
۵. تردیدی نیست که عدم مبارزه با فساد سیاسی موجود در سطوح بالا(با مفاهیمی که پیشتر درباره شکل‌های مختلف فساد سیاسی از نظر علمی اشاره شد)، در بی باکی وتجری خائنان مالی موثر بوده است. در همین رسوایی بزرگ، حمایت‌ غیر قانونی رئیس جمهور از متهم اصلی(دادن امتیاز غیرقانونی دو طبقه کردن جاده رامسر به نور در قبال ۵/۵۰ درصد سهام فولاد خوزستان به مفسد مورد بحث) قابل توجه است که حتما باید رسیدگی شود.
۶. گفته می‌شود مجرم اصلی این پدیده مشئوم ۴۷۰۰ میلیارد تومان دارایی دارد. چرا باید این دارایی ، ملک وی تلقی شود؟ فردی در اوائل دهه ۸۰ شمسی با فروش گاوداری خود به مبلغ ۲۰ میلیون تومان وارد کاسبی شده است و طی حدود ده سال ۴۷۰۰ میلیارد ثروت بهم می‌زند، این از راه حلال شدنی است؟ علی القاعده این اموال حاصل عملیات متقلبانه است و به ملکیت او در نمی‌آید. اینها اموال عمومی است و مجرم باید پاسخگوی آن ۱۷۳۰ میلیارد تومان باشد.

احمد توکلی

مدیران دارای تابعیت دوگانه را فورا عزل کنید

در بکارگیری کارکنان رده پایین گزینشها برقرار است اما اختیار «بانک ملی ایران» را به کسی داده اند که سوگند وفاداری به ملکه انگلیس خورده است؟! وزیری که...

آقای محمداسماعیل قائم مقامی، از هموطنان پرسابقه در اداره دستگاه‌های دولتی، طی نامه‌ای به احمدتوکلی نماینده تهران، نکاتی درباره تابعیت دوگانه مدیر عامل بانک ملی ایران مطرح کرده است. مشروح نامه به این شرح است:

آقای دکتر توکلی عزیز، سلام

شما بهتر از همه اطلاع دارید که کسانی که آرزوی دریافت پاسپورت آمریکائی، کانادایی و یا هر یک از کشورهای اروپای غربی دارند، پس از آماده نمودن همه مقدمات، بایستی فریضه! ادای سوگند وفاداری بجا آورند.

قطعاً مطلعید، ولکن برای مزید اطلاع شما بعنوان نمونه، متن سوگند وفاداری در دو کشور آمریکا و کانادا عینا درج می‌شود:

آمریکا:

I hereby declare, on oath, that I absolutely and entirely renounce and abjure all allegiance and fidelity to any foreign prince, potentate, state, or sovereignty of whom or which I have heretofore been a subject or citizen; that I will support and defend the Constitution and laws of the United States of America against all enemies, foreign and domestic; that I will bear true faith and allegiance to the same; that I will bear arms on behalf of the United States when required by the law; that I will perform noncombatant service in the Armed Forces of the United States when required by the law; that I will perform work of national importance under civilian direction when required by the law; and that I take this obligation freely without any mental reservation or purpose of evasion; so help me God. (http://en.wikipedia.org/wiki/Oath_of_citizenship_(United_States))

کانادا:

I, [name], do swear that I will be faithful and bear true allegiance to Her Majesty Queen Elizabeth the Second, Queen of Canada, Her Heirs and Successors. So help me God. (http://en.wikipedia.org/wiki/oath_of_allegiance_ (Canada) )

بنظر جنابعالی و همه آنان که از محتوای این سوگند آگاه بوده و یا در آتی آگاه خواهندشد، ادای این سوگند قبحی ندارد؟ آیا این معنا از ملیت دوگانه که توسط استکبار جهانی رایج شده و به وطن فروشان جهان سومی بخصوص به مسلمانان ناآگاه، تازه به دوران رسیده و تافته جدا بافته، منور مستفرنگ اهدا می‌گردد، بمعنای توجیه آنان در هرگونه خیانت و جنایت به کشور اولیه محسوب نیست؟! آیا لازم نمی دانید که بعنوان یک مرجع اطلاع رسانی، بکوشید تا مردم مسلمان ایران، جملگی آگاه شوند که معنی ملیت دوگانه یعنی چه؟ و کسانی که به این افتخار عظمی! نایل آمده و نیز کسانی که در آرزوی نیل به این افتخار عظمی! را در سر دارند چه چیزی را فدا نموده و درصدد فدا نمودن آنند.

و چگونه داوطلبانه عهده‌دار نوکری و سرسپردگی بیگانه را جستجو کرده و می‌کنند، و ما در کشورمان این انسانهای سوگند خورده به بیگانه را با سلام و صلوات دعوت به همکاری برای اداره امور عمومی کشور نموده و با فراغ بال بر مسند اداره امور یا در معرض کسب نمایندگی و یا در مقام اداره بنگاههای اقتصاد ملی و عمومی قرار می‌دهیم. واقعاً فکر نمی‌کنید که در این خصوص مهم، رسالت رسانه خبری را نادیده انگاشته و در مسئولیت نمایندگی مردم کوتاه آمده اید؟

اینکه هر از گاه تصادفی، اندکی هوشیاری حاصل شده و معلوم می شود که یکی از مقامات در بزنگاه سوال و جواب با کشور قهر نموده و بلحاظ داشتن پاسپورت خارجی براحتی جلای وطن کرده است، مثل همین نمونه مدیر عامل مستعفی بانک ملی که در خبرهای منتشره در سایت خودتان درج نموده‌اید، به ذهن متبادر می‌کند که گویا در هر سه قوه کشور و بنگاه‌های اقتصادی ملی و عمومی، کماکان هستند مقامات و مدیرانی که به این زیور! آراسته‌اند.

اینان در احراز سمت و کسب مناصب کشور با چه رو و بابرخورداری از چه پشتوانه‌ای می‌توانند مدعی پیروی از خط امام، التزام به قانون اساسی و اطاعت از رهبری باشند و با چه آبروئی می توانند داعیه دار حفظ و پاسداری از استقلال، این اساسی ترین رکن و شعار انقلاب اسلامی باشند و منافع ملی را بر منافع بیگانه مقدم شمارند، در حالیکه در فرصتی دنیا طلبانه، به بهانه پوچ داشتن آینده و تامین زندگی بهتر برای خود و فرزندانشان، به چنین دریوزه‌گی تن داده و با نادیده گرفتن کرامت انسانی و منافع میهن و مردم خویش حاضر به ادای سوگند وفاداری به بیگانه گردیده‌اند.

تا آنجا که مسئله شخصی است، این به خودشان مربوط است که کشور و ملت دیگری را بعنوان کشور و ملت خود برگزینند و به میثاقهای آن ادای سوگند کنند. تامل در اداره امور کشور کنید که چگونه کسانی که از ادای سوگند به میثاقهای کشور اصلی خود به بهانه‌های واهی امتناع کرده و این را حجتی بر رجحان عقلی خویش به دیگران در استدلال دارند، اسفا بی‌پروا برای باصطلاح تامین آینده خویش و فرزندانشان، داوطلبانه هرچه را که بیگانه بخواهد آماده‌اند که ادای سوگند کنند!! و ما خود را به بی خبری زده و بسادگی به آنان اعتماد کرده و در اداره امور کشور بی مهابا از آنان دعوت و درخواست مشارکت می‌کنیم. وااسفا!

قطعا تصدیق می‌کنید آنجا که این تافته‌های جدا بافته از غفلت عمومی استفاده کرده و از امتیاز تصدی موقعیت اداره امور در قوای سه‌گانه و بنگاه‌های اقتصاد ملی و عمومی کشور برخوردار می‌شوند، داستان دیگری تداعی می شود. گویا عده‌ای از توجه به این مهم در غفلت کامل مانده اند و عده‌ای قلیل در حفظ این امکان برای روز مبادا، فی الحال چون کبک سر در برف فروکرده و نکبت سرسپردگی را به امید روزنه فرصت واهی آتی در تامین آینده خویش و فرزندانشان، برای زیستن در کشور دشمن با هم جمع نموده‌اند.

چرا مجلس از این مهم تا کنون غفلت نموده است؟ این مطلب نه دو فوریتی بلکه هراز هزار فوریت دارد. از مجلس اول تا کنون برای کارهای ساده نیز ساعتها وقت صرف شده است.

مطلعید که در مبحث گزینش کارکنان رده پایین که از دروازه شهرشان آن طرف‌تر را نمی‌شماسند، هر بندی را مخالف و موافق با حساسیت و ریزه‌بینی‌های گاهی غیرضرور نیز زیر و رو کرده اند و لکن موضوعی به این مهمی و اساسی در حفظ استقلال کشور، در انتصاب مقامات، انتخاب نمایندگان و نصب مدیران بنگاه‌های اقتصاد ملی و عمومی را اصلاً توجه ننموده و به غفلت گذرانده‌اند. تا جائیکه این موهوم گرایان رویا پرداز، طالبان آینده بهتر برای خویش و فرزندانشان در آمریکا و کانادا و سایر کشورهای اروپائی حتی پس از حصول به مقصود و کسب پاسپورت بیگانه، این عمل ضد ارزشی را عادی و فاقد قبح تلقی نموده، با احساس نخوت و بالا سری مدعی اصلاح و مدیریت امور کشور نیز شده و از آن بدتر متصدیان بالادست با وقاحت و جسارت و منت گذاشتن برکشور، این مدعیان وطن فروش را بکار گمارده و از امکان تصدی مناصب جمهوری اسلامی ایران بهره‌مند نموده‌اند. اینان که حسب سابقه پیشینیانشان جملگی در بزنگاه رسیدگی و حساب با اعتباری که از اعتماد ملی نصیبشان شده و یا امکانی که از غارت ملی کسب کرده‌اند، بعنوان سندی مستحکم برای کسب مجوز سرسپردگی بیشتر به بیگانه استفاده نموده و گرفتار در چاه ویل خیانت، به جرگه منتقدین از نظام در کشور بیگانه می‌پیوندند. عجبا!

آقای توکلی عزیز، مسلم بدانید که این موضوع از اهم امور نمایندگی مردم و از اهم امور و مسئولیت مدیریت رسانه‌ای جنابعالی است، مجلس در راس امور، پیرو خط امام و داعیه‌دار اطلاعت از رهبری در جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است، انتظاری بی مورد نیست تا بطور بنیادی، امکان علت و معلولی این مفسده را بطور شفاف مورد توجه قرار داده و از پیکره نظام پاک و ریشه‌کن نماید.

چاره چیست؟

اصل۴۱: تابعیت‏ کشور ایران‏ حق‏ مسلم‏ هر فرد ایرانی‏ و دولت‏ نمی‏ تواند از هیچ‏ ایرانی‏ سلب‏ تابعیت‏ کند، مگر به‏ درخواست‏ خود او یا در صورتی‏ که‏ به‏ تابعیت‏ کشور دیگری‏ درآید.

در اجرای اصل۴۱ قانون اساسی، طرح "منع استخدام و بکارگماری حائزین تابعیت دوگانه و دارندگان پاسپورت غیرایرانی در دستگاه های بخش عمومی شامل قوای مجریه، مقننه و قضائیه، شهرداریها، بانکها و موسسات و شرکتهای تابعه" را فورا تقدیم و تصویب کنید.

انشاا... در اتکال به خداوند متعال، همتی بلند نصیب گردد و این مفسده بطنی در ساختار اداره امور کشور را صواب و صراط مستقیم حاصل آید موفق باشید. والسلام